امان از عشق ...
امان از عشق ...
یک جوری می اید که اصلا فکرش را هم نمیکنی بی هیچ بهانه ای مثل کبوتری بی اشیان زیر باران های تند پاییزی توی دلت لانه میکند قلبت را به لرزه درمی اورد انگار رنگ تمام چیزی ها عوض میشود قرمز دیگر ان قرمز همیشگی نیست ،ابی اسمان همان ابی روز های قبل نیست ،خندهایت مزه عجیبی دارند...
ولی امان از لحظه های که بی تفاوتی هایش را ، عشق بازی هایش را معشوقه هایش را میبینی ....
بماند که حالت چطور میشود بماند ....
فقط دیگر آن ادم قبل نمیشویی، اسمان دیگر آن اسمان قبل نیست ،قرمز دیگر آن قرمز قبلی نیست و خندهایت دیگر مزه هرچیزی میدهند الا خنده...
یک جوری می اید که اصلا فکرش را هم نمیکنی بی هیچ بهانه ای مثل کبوتری بی اشیان زیر باران های تند پاییزی توی دلت لانه میکند قلبت را به لرزه درمی اورد انگار رنگ تمام چیزی ها عوض میشود قرمز دیگر ان قرمز همیشگی نیست ،ابی اسمان همان ابی روز های قبل نیست ،خندهایت مزه عجیبی دارند...
ولی امان از لحظه های که بی تفاوتی هایش را ، عشق بازی هایش را معشوقه هایش را میبینی ....
بماند که حالت چطور میشود بماند ....
فقط دیگر آن ادم قبل نمیشویی، اسمان دیگر آن اسمان قبل نیست ،قرمز دیگر آن قرمز قبلی نیست و خندهایت دیگر مزه هرچیزی میدهند الا خنده...
۲.۸k
۳۱ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.