ای کاش به حالم نظری داشته باشد

ای کاش به حالم نظری داشته باشد
یا از دلِ تنگم خبری داشته باشد

نه پای سفر دارم و نه صبرِ نشستن
ای کاش به اینجا گذری داشته باشد

هر صبح به شوقش کنم این دیدهٔ خود باز
شاید که به چشمم سفری داشته باشد

این ثانیه ها ظلمتِ یلداست برایم
یعنی شود این شب، سحری داشته باشد؟!

هر لحظهٔ من خشتِ جدایی است از آن آب
دیوارِ غم ای کاش، دری داشته باشد

 ای کاش که آن شوقِ مرا خوب بداند
یا خاطرهٔ مختصری داشته باشد

ای کاش زمانی که به دیدارِ من آید
این جسمِ ضعیفم، بصری داشته باشد

ای کاش نهالی که نشاندیم به احساس
در فصلِ محبّت، ثمری داشته باشد

یا این همه ابیات که هر روز نوشتم
یک ذرّه به آن دل، اثری داشته باشد

ای کاش دلم وقتِ خریداری آن عشق
در پیشِ عزیزش، هنری داشته باشد.
#حسینعلی_زارعی