*راز دل*
*راز دل*
کیهان:
ماه وش : باید برم .
- کجا ؟!
ماه وش : برم
ازم فاصبه گرفت دستشو گرفتم دستشو کشید
ماه وش : دنیای ما متفاوته دنیام رو تغییر نده
از چی حرف می زد ؟؟؟!!!
- یعنی چی
دستشو کشید وگفت : نمی خوام بهتون حسی پیدا کنم که بعد عذاب بکشم
اخم کردم چی در مورد من فکر می کرد
- میشه بگی چی تو سرته
بی توجه رفت دستشو گرفتم برگشت طرفم وگفت : خواهش می کنم آقا کیهان
- توضیح بده نمی فهمم چی میگی
ماه وش : توضیح نمی خواد هر کسی جای خودشو می دونه خودتونم گفتید اشتباه کردید می دونم از روی نیاز بوده منو بوسیدید
سرش پایین بود ولی حال من اصلا تعریفی نداشت عصبی بودم در مورد من چی فکر کرد که بخاطر نیازم رفتم طرفش
وقتی بهخودم اومدم که نبود
رفتم تو بالکن عصبی بودم ولی بهش حق می دادم
کیهان:
ماه وش : باید برم .
- کجا ؟!
ماه وش : برم
ازم فاصبه گرفت دستشو گرفتم دستشو کشید
ماه وش : دنیای ما متفاوته دنیام رو تغییر نده
از چی حرف می زد ؟؟؟!!!
- یعنی چی
دستشو کشید وگفت : نمی خوام بهتون حسی پیدا کنم که بعد عذاب بکشم
اخم کردم چی در مورد من فکر می کرد
- میشه بگی چی تو سرته
بی توجه رفت دستشو گرفتم برگشت طرفم وگفت : خواهش می کنم آقا کیهان
- توضیح بده نمی فهمم چی میگی
ماه وش : توضیح نمی خواد هر کسی جای خودشو می دونه خودتونم گفتید اشتباه کردید می دونم از روی نیاز بوده منو بوسیدید
سرش پایین بود ولی حال من اصلا تعریفی نداشت عصبی بودم در مورد من چی فکر کرد که بخاطر نیازم رفتم طرفش
وقتی بهخودم اومدم که نبود
رفتم تو بالکن عصبی بودم ولی بهش حق می دادم
۱۵.۰k
۱۹ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.