تحلیل نامه ها و خطبه های امام حسین قسمت ششم نامه به محمد

#تحلیل_نامه_ها_و_خطبه_های_امام_حسین_قسمت_ششم_نامه_به_محمد_حنفیه
ملاقات امام حسین علیه سلام با عبدالله ابن عمر👇

🔶 عبدالله ابن عمر امام حسین علیه سلام را در مکه دید

🔆 به امام عرض کرد که آقا من از جدً شما، رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود 👇

🔺 شما به شهادت می رسید ⬅ ️ إنّکَ مَقتُول

‼ ️خودش می گوید از پیغمبرشنیدم ‼ ️
⚡ ️حالا خوب است که خودت از لب های پیغمبر صلی الله علیه وسلم شنیدی⚡ ️
⭐ ️پیغمبرصلی الله علیه وسلم فرمود که حسین علیه سلام شهید می شود.▪ ️


🌟 امام حسین علیه سلام فرمود 👈 عبدالله بن عمر حالا خودت چه می کنی❓ مرا یاری می کنی یا نه❓

🔶 عرض کرد 👈 آقا من دیده ام پیغمبرصلی الله علیه وسلم گاهی سینه شما را می بوسید، گاهی صورت و گلوی شما را می بوسید، اگر ممکن است پیراهنتان را بالا بزنید که من سینه شما را ببوسم 👉

↩ ️ چون جای بوسه پیغمبراست 👉

🔆 خوب، امام پیراهن را بالا زد، و او سینه امام را هم بوسید.

🌟 امام گفت 👈 حالا چه میکنی❓

فرمود 👈 «اتق الله یا اباعبدالرحمن و لاتدعن نصرتی» نصرت ما را رها نکن، ما را یاری کن ☑ ️

🔺 اما او امام را یاری نکرد و به کربلا نیامد

🔺 او از کسانی است که ایستاد و شنونده قضایا بود، و بعد هم با حجاج ابن یوسف ثقفی بیعت کرد.💢

❎ عرض من اینجاست که👇

*⃣ امام حسین علیه سلام به او فرمود 👇
عبدالله بن عمر از پستی دنیا همین قدر بس که👇

🔸 حضرت یحیی پیغمبرعلیه سلام را سر بریدند

سرش را در طشت گذاشتند، ◾ ️

پیش سلطان ستمگر آوردند 🔘

🌟 امام حسین علیه سلام قصه یحیی را چند بار در راه متذکّر شد ‼ ️

#بخون #علی_علی #غدیر #محرم #فاطمیه