*شیلان*
*شیلان*
شیلان:
رفتم کنارشون وسلام کردم هیرسا نشوندم کنار خودش وگفت : نامزادم که گفتم اسمش شیلانه
مرده لبخندی زد وگفت : مبارک بلاخره تو هم قبول کردی زن بگیری
هیرسا: اره دیگه
دستمو آروم فشار داد بخدا این هیرسا یه چیزیش شده بود
- هیرسا
جوابمو نداد فقط یه لبخند قشنک رو لباش بود
هیرسا : می خوام براش امشب بخونم
مرده : خیلی هم خوب
بلند شد وگفت : همه گوش بدین هیرسا امشب می خواد بخونه
متعجب گفتم : تو مگه می خونی
لبخند زدوگفت : ای یه صدایی داریم چی بخونم برات
متعجب نگاش کردم بلند شد ویلون یکی از بچه ها رو گرفت همه با ذوق نگاش می کردن منتظرنگاش می کردیم با صدای ویلون وآهنگ آشناش لبخندی زدم هیرسا بهم لبخند زد همه دست زدن واون ادامه داد بعدم خوند انقدر صداش قشنگ بود جا خوردم انگار می دونست من چه آهنکی وچه خواننده ای رو دوست دارم
آغوشت به غیر من
به روی هیچکی وا نکن
منو از این دلخوشی وآرامشم
جدا نکن
من برای با تو بودنت
پر عشق وخواهشم
واسه بودن کنارت تو بگو
به هر کجا پر میکشم
منو تو آغوشت بگیر
آغوش تو مقدسه
بوسیدنت برای من تولد یک نفسه
آهنگ عادت (شادمهر)
چشمای مهربون تو منو به
آتیش میکشه.
نوازش دستای تو عادت ترکم نمیشه
فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جا بذار
به پای عشق من بمون هیچ کسوجای من نیار
مهر لبلتو روی تن وروی لب کسی نزن
فقط به من بوسه بزن به روح وجسم وتن من
همه براش دست زدن لبخند و نگام کرد رفتم کنارش وگفتم : عالی بود هیرسا
لبخند زد وگفت : تقدیم به تو دیگه آشتی
- آشتی
دستمو گرفت وویلون دوستشو دادبهش ورفتیم کنار هانیه وامید
هانیه : داداش صدات محشر بود
امید : عالی بود پسر چرا خودت نمی خونی
خندید وگفت : نه بابا انقدر بزرگش نکنید
- ولی بزرگه باید ادامه بدی هیرسا
هیرسا : حالا شاید یه روزی خوندم
نگام کرد بهش لبخند زدم
تا اخر مهمونی کنارمون بود وهربار یکی صداش می زد آخر شبم خداحافظی کردیم واومدیم بیرون
- اینا چرا شام ندادن
هیرسا با خنده گفت : پس اون چیزای رو میز چی بود ؟!
- غدا نبود که ساندویچ به اون کوچلویی کی می خوره بریم یه چیزی بخوریم گشنمه
هیرسا: بریم یه رستوران سنتی دلم قلیون می خواد
نیم ساعت بعدش رسیدیم یه رستوران سنتی
شیلان:
رفتم کنارشون وسلام کردم هیرسا نشوندم کنار خودش وگفت : نامزادم که گفتم اسمش شیلانه
مرده لبخندی زد وگفت : مبارک بلاخره تو هم قبول کردی زن بگیری
هیرسا: اره دیگه
دستمو آروم فشار داد بخدا این هیرسا یه چیزیش شده بود
- هیرسا
جوابمو نداد فقط یه لبخند قشنک رو لباش بود
هیرسا : می خوام براش امشب بخونم
مرده : خیلی هم خوب
بلند شد وگفت : همه گوش بدین هیرسا امشب می خواد بخونه
متعجب گفتم : تو مگه می خونی
لبخند زدوگفت : ای یه صدایی داریم چی بخونم برات
متعجب نگاش کردم بلند شد ویلون یکی از بچه ها رو گرفت همه با ذوق نگاش می کردن منتظرنگاش می کردیم با صدای ویلون وآهنگ آشناش لبخندی زدم هیرسا بهم لبخند زد همه دست زدن واون ادامه داد بعدم خوند انقدر صداش قشنگ بود جا خوردم انگار می دونست من چه آهنکی وچه خواننده ای رو دوست دارم
آغوشت به غیر من
به روی هیچکی وا نکن
منو از این دلخوشی وآرامشم
جدا نکن
من برای با تو بودنت
پر عشق وخواهشم
واسه بودن کنارت تو بگو
به هر کجا پر میکشم
منو تو آغوشت بگیر
آغوش تو مقدسه
بوسیدنت برای من تولد یک نفسه
آهنگ عادت (شادمهر)
چشمای مهربون تو منو به
آتیش میکشه.
نوازش دستای تو عادت ترکم نمیشه
فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جا بذار
به پای عشق من بمون هیچ کسوجای من نیار
مهر لبلتو روی تن وروی لب کسی نزن
فقط به من بوسه بزن به روح وجسم وتن من
همه براش دست زدن لبخند و نگام کرد رفتم کنارش وگفتم : عالی بود هیرسا
لبخند زد وگفت : تقدیم به تو دیگه آشتی
- آشتی
دستمو گرفت وویلون دوستشو دادبهش ورفتیم کنار هانیه وامید
هانیه : داداش صدات محشر بود
امید : عالی بود پسر چرا خودت نمی خونی
خندید وگفت : نه بابا انقدر بزرگش نکنید
- ولی بزرگه باید ادامه بدی هیرسا
هیرسا : حالا شاید یه روزی خوندم
نگام کرد بهش لبخند زدم
تا اخر مهمونی کنارمون بود وهربار یکی صداش می زد آخر شبم خداحافظی کردیم واومدیم بیرون
- اینا چرا شام ندادن
هیرسا با خنده گفت : پس اون چیزای رو میز چی بود ؟!
- غدا نبود که ساندویچ به اون کوچلویی کی می خوره بریم یه چیزی بخوریم گشنمه
هیرسا: بریم یه رستوران سنتی دلم قلیون می خواد
نیم ساعت بعدش رسیدیم یه رستوران سنتی
۹.۹k
۱۸ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.