1 اسلام نباید اصولش تغییر پذیر باشد وگرنه استحاله شدن است
1 اسلام نباید اصولش تغییر پذیر باشد وگرنه استحاله شدن است و استحاله شدن توسط فرهنگ غرب باعث می شود که دجال منشی محلول در اسلام شود و آنگاه در مقابل اسلام واقعی بایستد متهم به بدعت می شود و باید با استحاله شدن (دین و انقلاب) مبارزه خونین کرد که استحاله شدن از فتنه های آخرالزمان یا رخنه دجال است و فرو مایه ترین کسی است که به استحاله دامن می زند و چیزی بدتر و خطر پنهان و بزرگ تر از استحاله نیست."اصلا پایه دلیل مبارزات خونین ما با دجال این است که به استحاله جهانیان به خصوص اسلام کشیده نشود" طریقه دجالاستحاله و اغوا و کنترل ذهن است و برای پیشگیری از کنترل ذهن پذیرش نکردن بیهوده است چون چنان نامحسوس مقبول پذیر می آید که قابل پذیرش می شود تنها راه این است یا مواجهه نشد یا با سواد و آگاهی و فهم انتزاعی به خصوص وارد میدان شد.مبارزه خونین یعنی مبارزه ای که هم سخت جانانه است هم نرم کارکشته است. باید برای بی رنجی جهانیان اقدامی کرد اما این جزء از رنج نمی گذرد. باید با شعورانه همه چیز را فهمید قرار نیست هرچیز توضیح داده شود و باید از شعور فهم انتزاعی داشت و یکی از فهم های انتزاعی این است که فهم و اصل و چرایی مسئله ای را برداشت کرد نه عین قضیه را برداشت کرد. حضرت مهدی (عج) عشق محور نیست و عقل محور آنهم معرفت عقلانی است. فرهنگ غرب از رنسانس آغاز شده است و در اعلام نظم نوین جهانی رسمی شده است و تاریخ از نظر کلی و فلسفی به دو دسته (سه دسته) تقسیم می شود ابژه محور و فضیلت محور (کلاسیک) و بعد آن سوبژه محور و آزادی محور (مدرن) است و عشق و انسانیت (نه فضیلت) و مردم سالاری و حقوق بشر و جمهوری و آزادی و فردگرایی و ... چه به معنای منفی چه به معنای مثبتباشد مال غرب است اما هرچه مال غرب است بد نیست
۹۸۶
۲۱ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.