مهدخت
مهدخت
سرمو بلند کردم یه پسر با موهای بور
زل زده بود بهم اب دهنمو قورت دادم
ماهور گفت: من بجای دوستم معذرت می خوام به بخشید
یه پسر مومشکی هم در جواب گفت : عیبی نداره
ماهور دستمو کشید
وقی رسیدیم بالا رفتیم داخل خونه
هی ماهور وسیله پرت میکرد من جاخالی میدادم
ماهور: ای ذلیل شی ایشالا ابروم پیش همسایه ها جدید بردی
بوق بوق بوق بوق
من؛: ماهور جان ارام باش مهم اینه ابروی من سر جاشه
ماهور: عجب رویی داری پرو
من : خودت داری می گی پرو
بعد کلی جیق داد
یجا نشستیم
من: خاله مهشید کو
ماهور : مازندران ساری 😅
من : چرا می خندی
ماهور : اخه قیافت شبیه جنگلیا شده
من : یمان بی ادب جنگلی خودتی ، ناهار چیه
ماهور: تخم مرغ
من : تخم مرغم غذاست اخه
ماهور : برو خودت اشپزی کن
من : حالا که می بینم تخم مرغم غذای خوبیه
ماهور : خیلی تنبلی
من : به تو رفتم😆
ماهور رفت تو اشپزخونه
منم پاشدم وای فای خونشون روشن کردم گفتم:
ماهور رمزتون چیه
ماهور : باز تو نت مجانی گیر اوردی
من : جان من بگو دیگه
ماهور :,,,,,,,,,,,,
تا گفت رمز وارد کردم رفتم تو اینستاگرام همین جوری میگشتم که یه موزیک ویدیو دیدم با تعجب نگا کردم
این دوتا پسر همون دوتایی نبودن که ما دیدیمشون پایین
گفتم : ماهور فامیلی همسایه های جدیدتون چیه
ماهور : من چه می دونم مامانم می دونه فکر کنم
من : ماهور ابرو جفتمون رفت
ماهور : چرا
فیلم جلوش گرفت
وقتی دید شروع مرد دنبالم کردن
ماهور،: به میری همش تقصیر تو که یه جا ابرو برام نمیزاری جلو خواننده مملکت ابروم بردی
رمان -شاه ماه
پارت-دو
اینم از دومین پارت چطور بود😉
سرمو بلند کردم یه پسر با موهای بور
زل زده بود بهم اب دهنمو قورت دادم
ماهور گفت: من بجای دوستم معذرت می خوام به بخشید
یه پسر مومشکی هم در جواب گفت : عیبی نداره
ماهور دستمو کشید
وقی رسیدیم بالا رفتیم داخل خونه
هی ماهور وسیله پرت میکرد من جاخالی میدادم
ماهور: ای ذلیل شی ایشالا ابروم پیش همسایه ها جدید بردی
بوق بوق بوق بوق
من؛: ماهور جان ارام باش مهم اینه ابروی من سر جاشه
ماهور: عجب رویی داری پرو
من : خودت داری می گی پرو
بعد کلی جیق داد
یجا نشستیم
من: خاله مهشید کو
ماهور : مازندران ساری 😅
من : چرا می خندی
ماهور : اخه قیافت شبیه جنگلیا شده
من : یمان بی ادب جنگلی خودتی ، ناهار چیه
ماهور: تخم مرغ
من : تخم مرغم غذاست اخه
ماهور : برو خودت اشپزی کن
من : حالا که می بینم تخم مرغم غذای خوبیه
ماهور : خیلی تنبلی
من : به تو رفتم😆
ماهور رفت تو اشپزخونه
منم پاشدم وای فای خونشون روشن کردم گفتم:
ماهور رمزتون چیه
ماهور : باز تو نت مجانی گیر اوردی
من : جان من بگو دیگه
ماهور :,,,,,,,,,,,,
تا گفت رمز وارد کردم رفتم تو اینستاگرام همین جوری میگشتم که یه موزیک ویدیو دیدم با تعجب نگا کردم
این دوتا پسر همون دوتایی نبودن که ما دیدیمشون پایین
گفتم : ماهور فامیلی همسایه های جدیدتون چیه
ماهور : من چه می دونم مامانم می دونه فکر کنم
من : ماهور ابرو جفتمون رفت
ماهور : چرا
فیلم جلوش گرفت
وقتی دید شروع مرد دنبالم کردن
ماهور،: به میری همش تقصیر تو که یه جا ابرو برام نمیزاری جلو خواننده مملکت ابروم بردی
رمان -شاه ماه
پارت-دو
اینم از دومین پارت چطور بود😉
۶.۰k
۲۴ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.