عطر تن و پیراهنت را دوست دارم
عطر تن و پیراهنت را دوست دارم
لبخند وقت دیدنت را دوست دارم
بر روی موهایمنشاندی یاس و پونه
از شاخه ها گل چیدنت را دوست دارم
وقتی صدایت میزنم با عشوه و ناز
"جانم ، عزیزم "گفتنت را دوست دارم
عاشق ترینم خوب میدانی عزیزم
چشمان ناز و روشنت را دوست دارم
اینکه بپرسی از دلم عاشق ترینی؟
اری همینپرسیدنت را دوست دارم
عطر تو پیچیده درون لحظه هایم
آرامش عطر تنت را دوست دارم
رفتی و با من بد شدی در اینحوالی
هرگز نگفتم دشمنت را دوست دارم
گفتی که دل بستی و عاشق گشته ای باز
من نیز این دل بستنت را دوست دارم
در سینه ات روزی اگر دل مرده باشد
قلب شبیه آهنت را دوست دارم
حتی اگر روزی جدایی شد نصیبم
چون عاشقم دل کندنت را دوست دارم
لبخند وقت دیدنت را دوست دارم
بر روی موهایمنشاندی یاس و پونه
از شاخه ها گل چیدنت را دوست دارم
وقتی صدایت میزنم با عشوه و ناز
"جانم ، عزیزم "گفتنت را دوست دارم
عاشق ترینم خوب میدانی عزیزم
چشمان ناز و روشنت را دوست دارم
اینکه بپرسی از دلم عاشق ترینی؟
اری همینپرسیدنت را دوست دارم
عطر تو پیچیده درون لحظه هایم
آرامش عطر تنت را دوست دارم
رفتی و با من بد شدی در اینحوالی
هرگز نگفتم دشمنت را دوست دارم
گفتی که دل بستی و عاشق گشته ای باز
من نیز این دل بستنت را دوست دارم
در سینه ات روزی اگر دل مرده باشد
قلب شبیه آهنت را دوست دارم
حتی اگر روزی جدایی شد نصیبم
چون عاشقم دل کندنت را دوست دارم
۳.۱k
۰۲ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.