یه خاطره
یه خاطره
یه سردرد خیلی بدی گرفتم جوری که حس کردم نمیتونم ادامه بدم یه لحظه سرمو بلند کردم به نوشته ای که رو به روم بود و روی دیوار بود نگاه کردم نوشته بود پزشکی و تو میتوانی لبخندی بهش زدم دوباره ادامه دادم مسکن من همون نوشته بود و بس شما هم ارزوهاتونو بنوسید بزنید جایی که همیشه ببینیدش و واسه داشتنش تلاش کنید
یه سردرد خیلی بدی گرفتم جوری که حس کردم نمیتونم ادامه بدم یه لحظه سرمو بلند کردم به نوشته ای که رو به روم بود و روی دیوار بود نگاه کردم نوشته بود پزشکی و تو میتوانی لبخندی بهش زدم دوباره ادامه دادم مسکن من همون نوشته بود و بس شما هم ارزوهاتونو بنوسید بزنید جایی که همیشه ببینیدش و واسه داشتنش تلاش کنید
۶.۸k
۰۴ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.