به من می گفت :
به من می گفت :
چشم های تو مرا به این روز انداخته ...
این نگاه تو کارِ مرا به اینجا کشانده ...
تاب و تحملِ نگاه های تو را نداشتم ...
نمی دیدی که چشم بر زمین می دوختم ؟
به او گفتم :
به چشم های من دقیق تر نگاه کن ....
" جز تو " ...
هیچ چیز در آن نیست ....
چشم های تو مرا به این روز انداخته ...
این نگاه تو کارِ مرا به اینجا کشانده ...
تاب و تحملِ نگاه های تو را نداشتم ...
نمی دیدی که چشم بر زمین می دوختم ؟
به او گفتم :
به چشم های من دقیق تر نگاه کن ....
" جز تو " ...
هیچ چیز در آن نیست ....
۳.۲k
۰۱ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.