نشسته بودم رو به روش توی
نشسته بودم رو به روش توی
کافه ای که تازه کشفش کرده بودیم
با قاشق بستنی شکلاتی آب شده داخل ظرف رو هم میزدم با حالت چندشی به این کارم نگاه کرد
_چته
+چرا برام نمیجنگی
به وضوح بالا پریدن ابروهاش رو حس کردم
_ینی چی؟
+ینی اینکه واسم بجنگ
_با کی؟چرا آخه؟
+ببین نمیخواد زره فولادی بپوشی و گرز رستمی دست بگیری که
با خودم در بیوفت
وقتی میگم تنهام بذار
تنهام نذار
وقتی میگم برو
نرو
وقتی میگم حوصله ندارم
بگیر سفت بغلم کن
وقتی میگم نمیخوامت
بگو مجبوری بخوای
ببین تو که میدونی من دیوونم
دوست داشتن عادی به کارِ دلم نمیاد
وقتی میگم برو
تو نرو
بجنگ
منو از خودم پس بگیر
واسم با خودم بجنگ
باشه؟ :)
کافه ای که تازه کشفش کرده بودیم
با قاشق بستنی شکلاتی آب شده داخل ظرف رو هم میزدم با حالت چندشی به این کارم نگاه کرد
_چته
+چرا برام نمیجنگی
به وضوح بالا پریدن ابروهاش رو حس کردم
_ینی چی؟
+ینی اینکه واسم بجنگ
_با کی؟چرا آخه؟
+ببین نمیخواد زره فولادی بپوشی و گرز رستمی دست بگیری که
با خودم در بیوفت
وقتی میگم تنهام بذار
تنهام نذار
وقتی میگم برو
نرو
وقتی میگم حوصله ندارم
بگیر سفت بغلم کن
وقتی میگم نمیخوامت
بگو مجبوری بخوای
ببین تو که میدونی من دیوونم
دوست داشتن عادی به کارِ دلم نمیاد
وقتی میگم برو
تو نرو
بجنگ
منو از خودم پس بگیر
واسم با خودم بجنگ
باشه؟ :)
۳.۶k
۰۲ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.