اشک حسرت پارت ۴۰
#اشک حسرت #پارت ۴۰
سعید :
امید برام چای ریخت وگفت : همیشه انقدر صبح زود بیدار میشی ؟
- آره
امید : چرا ؟!
- چون هدیه اون موقع خوابه مادرم که حال مناسبی نداره
- صبح بخیر
سرموبلند کردم وزیر لب جواب دادم
امید : صبح تو هم بخیر خواهری کی بیدار شدی
آسمان :مثله هر روز
نگاهی کوتاه بهش انداختم بهم اخم کرد لبخندی زدم ونگاهی به امید انداختم وگفتم : امروز با بقیه روزها فرق داره امید امروزم مرخصی رد کردم
امید : وقت مناسبی هست سعید
- شک نکن
آسمان کنجکاو گفت : میشه به منم بگی داداش که چی شده ؟
امید لبخندی بهش زد وگفت : امشب می ریم خونه ای سعید اینا برای خواستگاری
آسمان : پس چرا آقا سعید اومدن اینجا
امید زد زیر خنده ومنم با لبخند نگاش کردم
امید : گمون کنم برعکس شد
نگاهم به آسمان بود لپاش گل انداخته بود ومن چقدر احساس خوبی داشتم نمی دونستم دوست داشتنه یا نه
آسمان تو چشام نگاه کردسرمو انداختم پایین فکر کنم رد داده بودم ورفتارمم زشت بود جلو دوستم
دیگه تو سکوت صبحانه خوردیم با تشکر از امید وآسمان رفتم تو اتاق امید که لباسهام رو بپوشم
امید اومدوزد به در اتاقش وگفت : می ری خونه یا سر کار برسونمت
- میرم خونه با هدیه مامان رو ببریم فیزیوتراپی
امید : برسونمت
پیرهنمو از رو تخت برداشتم وگفتم : تا ماشینو روشن کنی اومدم
با رفتنش پیرهنمو پوشیدم وجلو آینه خودمو نگاهی کردم وپالتوم رو برداشتم واز اتاق امید اومدم بیرون آسمان داشت میز رو جم می کرد
- آسمان
برگشت ونگاهم کرد
- بخاطر رفتار دیروزم ببخشید
آسمان خیلی جدی گفت : اول فکرهات رو می کردی بعد پا پیش می زاشتی مخصوصا اول اینکه نظر آیدین رو می پرسیدی
- گفتم ببخشید دیگه
رفتم وجعبه ای کادو شده رو از جیبم در آوردم وگذاشتم رو میز
- امشب منتظریم روزت بخیر
آسمان: روز تو هم بخیر
- خدا حافظ
آسمان : خدانگهدار
بهش لبخند زدم واز خونه زدم بیرون امید تو کوچه منتظرم بود نشستم تو ماشین واون راه افتاد
امید : دیروز ماشین رو واسه چی می خواستی ؟
- یکم کار داشتم
لبخندی زدوگل سر کوچیکی نشونم داد وگفت : تو ماشین بود
ازش گرفتم با شیطنت گفت : چی شد سعید دلت گیره
- میشه بعدا در موردش حرف بزنیم
امید : کی مثلا ؟
- به موقع اش
گل سر رو گذاشتم تو جیب پالتوم ولبخندنشست رو لبم
امید : نچ نچ ببین دوستم از دست رفت کدوم خانم خوشبختی اینجوری حالتو عوض کرده ؟
کاش می تونستم بگم آسمان ولی تنها لبخندی زدم
سعید :
امید برام چای ریخت وگفت : همیشه انقدر صبح زود بیدار میشی ؟
- آره
امید : چرا ؟!
- چون هدیه اون موقع خوابه مادرم که حال مناسبی نداره
- صبح بخیر
سرموبلند کردم وزیر لب جواب دادم
امید : صبح تو هم بخیر خواهری کی بیدار شدی
آسمان :مثله هر روز
نگاهی کوتاه بهش انداختم بهم اخم کرد لبخندی زدم ونگاهی به امید انداختم وگفتم : امروز با بقیه روزها فرق داره امید امروزم مرخصی رد کردم
امید : وقت مناسبی هست سعید
- شک نکن
آسمان کنجکاو گفت : میشه به منم بگی داداش که چی شده ؟
امید لبخندی بهش زد وگفت : امشب می ریم خونه ای سعید اینا برای خواستگاری
آسمان : پس چرا آقا سعید اومدن اینجا
امید زد زیر خنده ومنم با لبخند نگاش کردم
امید : گمون کنم برعکس شد
نگاهم به آسمان بود لپاش گل انداخته بود ومن چقدر احساس خوبی داشتم نمی دونستم دوست داشتنه یا نه
آسمان تو چشام نگاه کردسرمو انداختم پایین فکر کنم رد داده بودم ورفتارمم زشت بود جلو دوستم
دیگه تو سکوت صبحانه خوردیم با تشکر از امید وآسمان رفتم تو اتاق امید که لباسهام رو بپوشم
امید اومدوزد به در اتاقش وگفت : می ری خونه یا سر کار برسونمت
- میرم خونه با هدیه مامان رو ببریم فیزیوتراپی
امید : برسونمت
پیرهنمو از رو تخت برداشتم وگفتم : تا ماشینو روشن کنی اومدم
با رفتنش پیرهنمو پوشیدم وجلو آینه خودمو نگاهی کردم وپالتوم رو برداشتم واز اتاق امید اومدم بیرون آسمان داشت میز رو جم می کرد
- آسمان
برگشت ونگاهم کرد
- بخاطر رفتار دیروزم ببخشید
آسمان خیلی جدی گفت : اول فکرهات رو می کردی بعد پا پیش می زاشتی مخصوصا اول اینکه نظر آیدین رو می پرسیدی
- گفتم ببخشید دیگه
رفتم وجعبه ای کادو شده رو از جیبم در آوردم وگذاشتم رو میز
- امشب منتظریم روزت بخیر
آسمان: روز تو هم بخیر
- خدا حافظ
آسمان : خدانگهدار
بهش لبخند زدم واز خونه زدم بیرون امید تو کوچه منتظرم بود نشستم تو ماشین واون راه افتاد
امید : دیروز ماشین رو واسه چی می خواستی ؟
- یکم کار داشتم
لبخندی زدوگل سر کوچیکی نشونم داد وگفت : تو ماشین بود
ازش گرفتم با شیطنت گفت : چی شد سعید دلت گیره
- میشه بعدا در موردش حرف بزنیم
امید : کی مثلا ؟
- به موقع اش
گل سر رو گذاشتم تو جیب پالتوم ولبخندنشست رو لبم
امید : نچ نچ ببین دوستم از دست رفت کدوم خانم خوشبختی اینجوری حالتو عوض کرده ؟
کاش می تونستم بگم آسمان ولی تنها لبخندی زدم
۱۰.۵k
۱۲ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.