پارت چهاردهم
پارت چهاردهم
اوف کم کم داشت خوابم میبرد و حوصلمم سر رفته
بود...😣
_نفس..
_بعله..
_معلومه کجایی نیم ساعته دارم صدات میزنم...
_همینجام..
_مشخصه پاشو وسایلتو بردار بریم...
_باشه..
تو ماشین نشستم نمی دونم کی چشام گرم شد و خوابم
برد..
تو خواب بودم حس کردم تو هوام...
چشامو یکم باز کردم ک دوتا چش عسلیو دیدم..
این دیگه کیه منو بغل کرده..چشامو محکم بستمو😢 😢
_ولم کن چیکار من داری این همه ادم چرا منو
میدزدی...برو اصلا اون آرمان گودزیلا رو بدزد
ترو خدا برو اونو بدزد بزا من برم..😭 😭 😭
خواستم از بغلش بیام پایین ک محکم تر بغلم کرد...
_ترو خدا ولم کن بزار برم😭 😭 😭
یدفعه صدای خنده اومد..😐 😐
چشامو اروم باز کردم عه این ک ارمان خودمونه از خنده
قرمز شده بود..
_چرا میخندی..
_ک آرمان گودزیلا رو بدزدن.. اخه کی تو رو میخواد ک
بدزده...😂 😂 😂
_از خداشم باشه اونی ک منو میدزده..اصلا تو چرا بغلم
کردی...
_اول اینکه هر کی تورو بدزده باید فاتحه خودشو
بخونه دوم اینکه خانم تو خواب دنبال موش بودن
هر چی صداش زدم بیدار نشد..😂 😂
_باشه حالا ک ولم کن...
_ولت کنم..😎
_آره..
_مطمئنی..😎
_اوف آره..😤
_باشه..😄
همینکه ولم کرد نزدیک بود با مخ برم تو زمین...
داشتم فاتحه برای خودم میخوندم ک ارمان بغلم کرد..
سرش نزدیک گردنم بود نفساش داشت میخورد ب
گردنم داشت خندم میگرفت..😂 😂 😂
زود خودمو ازش جدا کردم و دوییدم تو اتاقم..
ای خدا همیشه باید جلو این گودزیلا ابروم بره اخه
حالا چطور برم پایین...😭 😭 😭 😭
اوف کم کم داشت خوابم میبرد و حوصلمم سر رفته
بود...😣
_نفس..
_بعله..
_معلومه کجایی نیم ساعته دارم صدات میزنم...
_همینجام..
_مشخصه پاشو وسایلتو بردار بریم...
_باشه..
تو ماشین نشستم نمی دونم کی چشام گرم شد و خوابم
برد..
تو خواب بودم حس کردم تو هوام...
چشامو یکم باز کردم ک دوتا چش عسلیو دیدم..
این دیگه کیه منو بغل کرده..چشامو محکم بستمو😢 😢
_ولم کن چیکار من داری این همه ادم چرا منو
میدزدی...برو اصلا اون آرمان گودزیلا رو بدزد
ترو خدا برو اونو بدزد بزا من برم..😭 😭 😭
خواستم از بغلش بیام پایین ک محکم تر بغلم کرد...
_ترو خدا ولم کن بزار برم😭 😭 😭
یدفعه صدای خنده اومد..😐 😐
چشامو اروم باز کردم عه این ک ارمان خودمونه از خنده
قرمز شده بود..
_چرا میخندی..
_ک آرمان گودزیلا رو بدزدن.. اخه کی تو رو میخواد ک
بدزده...😂 😂 😂
_از خداشم باشه اونی ک منو میدزده..اصلا تو چرا بغلم
کردی...
_اول اینکه هر کی تورو بدزده باید فاتحه خودشو
بخونه دوم اینکه خانم تو خواب دنبال موش بودن
هر چی صداش زدم بیدار نشد..😂 😂
_باشه حالا ک ولم کن...
_ولت کنم..😎
_آره..
_مطمئنی..😎
_اوف آره..😤
_باشه..😄
همینکه ولم کرد نزدیک بود با مخ برم تو زمین...
داشتم فاتحه برای خودم میخوندم ک ارمان بغلم کرد..
سرش نزدیک گردنم بود نفساش داشت میخورد ب
گردنم داشت خندم میگرفت..😂 😂 😂
زود خودمو ازش جدا کردم و دوییدم تو اتاقم..
ای خدا همیشه باید جلو این گودزیلا ابروم بره اخه
حالا چطور برم پایین...😭 😭 😭 😭
۱۱.۹k
۲۳ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.