های شاهنامه نبرد دوازده رخ ۷۶
#های_شاهنامه #نبرد دوازده_رخ #۷۶
نبرد بعد از آن گرگین و اندریمان بود . که هر دو ، جنگ دیده و کارآزموده بودند . آنها نخست نیزه در دست گرفتند و با هم گشتند . چون نیزه ها شکست ، کمان و سپر بدست گرفتند و تیر بر هم باریدند . اندریمان چون تگرگ ، تیر بر سپر و خود گرگین بارید اما گرگین تیری بر او افکند که سر و خود را به هم دوخت و تیر دیگری بر پهلویش نشست که از اسب سرنگون شد . گرگین فرود آمد ، پرچم او را بر گرفت و به بالای کوه آمد . درفش دلفروز خود را بر پای کرد .
رزم دیگر بین برته بود و کهرم که به نبردگاه تاختند و از هرگونه جنگ آزمودند و در آخر به تیغ هندی چنگ زدند . برته تیغی بر سر کهرم زد که او را تا سینه به دو نیم کرد آنگاه او را بر اسب بست و خروشان با درفش همایونی به بالای کوه رفت . دهمین نبرد میان زنگه شاروان بود با اوخاست ، که نخست گرزها را بر گرفتند و با هم گشتند و نبردشان چنان به درازا کشید که اسبها فرو ماندند و سواران از گرما خسته شدن . پس زمانی آسودند و دوباره به نبرد آمدند و این بار نیزه را برداشتند و یکبار که زنگه بر اوخاست دست یافت ، سنان را سوی او کرده تاخت و نیزه را چنان بر کمرگاه او زد که اوخاست از زین سرنگون شد . زنگه او را بر اسب انداخت و درفش گرگ پیکر را بالا برده و بر کوه افراشت .
@hakimtoosi
نبرد بعد از آن گرگین و اندریمان بود . که هر دو ، جنگ دیده و کارآزموده بودند . آنها نخست نیزه در دست گرفتند و با هم گشتند . چون نیزه ها شکست ، کمان و سپر بدست گرفتند و تیر بر هم باریدند . اندریمان چون تگرگ ، تیر بر سپر و خود گرگین بارید اما گرگین تیری بر او افکند که سر و خود را به هم دوخت و تیر دیگری بر پهلویش نشست که از اسب سرنگون شد . گرگین فرود آمد ، پرچم او را بر گرفت و به بالای کوه آمد . درفش دلفروز خود را بر پای کرد .
رزم دیگر بین برته بود و کهرم که به نبردگاه تاختند و از هرگونه جنگ آزمودند و در آخر به تیغ هندی چنگ زدند . برته تیغی بر سر کهرم زد که او را تا سینه به دو نیم کرد آنگاه او را بر اسب بست و خروشان با درفش همایونی به بالای کوه رفت . دهمین نبرد میان زنگه شاروان بود با اوخاست ، که نخست گرزها را بر گرفتند و با هم گشتند و نبردشان چنان به درازا کشید که اسبها فرو ماندند و سواران از گرما خسته شدن . پس زمانی آسودند و دوباره به نبرد آمدند و این بار نیزه را برداشتند و یکبار که زنگه بر اوخاست دست یافت ، سنان را سوی او کرده تاخت و نیزه را چنان بر کمرگاه او زد که اوخاست از زین سرنگون شد . زنگه او را بر اسب انداخت و درفش گرگ پیکر را بالا برده و بر کوه افراشت .
@hakimtoosi
۶.۵k
۲۰ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.