﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾
﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾
سوره ی مبارکه مائده ، آیه ی 105
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ.
(ای کسانیکه ایمان آورده اید برشما باد مراقبت از نفس خودتان ،چون زمانیکه شما هدایت شدید گمراهی گمراهان به شما ضرری نمی رساند و بازگشت همه شما به سوی خداست ، پس او شما را به آنچه عمل می کردید آگاه می کند)
...........................................................
یعنی مراقب و مواظب نفس خودتان باشید تا در طریق سلوک به سوی غایت گمراه نشوید و طریقه مؤمن طریقی است که او را به پروردگارش می رساند و آن همان طریق هدایت ومنتهای سعادت اوست . در این صورت هدایت می شوید و دیگر گمراهی گمراهان ضرری به شمانمی رساند، چون هدایت و ضلالت هر یک در سلوک طریق حاصل می شوند،زیرا همه راههای پیموده شده اهل هدایت یا اهل گمراهی تمامی در نهایت به خدا منتهی می گردد، چون او غایتی است که فطرت انسان طلب می کند،پس اگرانسان طریق هدایت را برود به رستگاری و فلاح می رسد و اگر راه ضلالت رابرود به زیان و خسارت مبتلا می گردد، لذا بر مؤمن واجب است که نفس خود رابه امور مهمه مشغول بدارد و متمسک به دین خود باشد و از دیگران که اهل ضلالت هستند صرف نظر کند و در زمره آنان قرار نگیرد و از گمراهی آنهانهراسد و ضلالت و شیوع گناهانی که از مردم می بیند او را نلغزاند و مردم او رامشغول نکنند، چون حق ، حق است ، اگر چه مردم ترکش کنند و باطل ، باطل است ، اگر چه اکثریت آن را دو دستی بچسبند و متمسک آن باشند. لذا مؤمن نباید توجهی به گفتار گمراهان نماید که می گویند دنیای امروز بامعنویات مساعد نیست و اجازه نمی دهد انسان به ادیان پایبند باشد، و بر مؤمن واجب است که مردم را بسوی خدا دعوت کند و امر به معروف و نهی ازمنکرنماید، یعنی اسباب عادی هدایت رابکار برد وسپس اثرومسبب را به خدا وانهد،چون همه امور بدست اوست . امابراو جایز نیست که برای نجات مردم از هلاکت ، خود را به هلاکت بیاندازد، زیرا خدا هیچ کس را وکیل دیگری قرار نداده است و این امر هیچ منافاتی با امر به معروف ونهی از منکر ندارد و در آخر مقصد نهایی انسان رامطرح می کند و می فرماید: بازگشت همه شما بسوی خداست .......
سوره ی مبارکه مائده ، آیه ی 105
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ.
(ای کسانیکه ایمان آورده اید برشما باد مراقبت از نفس خودتان ،چون زمانیکه شما هدایت شدید گمراهی گمراهان به شما ضرری نمی رساند و بازگشت همه شما به سوی خداست ، پس او شما را به آنچه عمل می کردید آگاه می کند)
...........................................................
یعنی مراقب و مواظب نفس خودتان باشید تا در طریق سلوک به سوی غایت گمراه نشوید و طریقه مؤمن طریقی است که او را به پروردگارش می رساند و آن همان طریق هدایت ومنتهای سعادت اوست . در این صورت هدایت می شوید و دیگر گمراهی گمراهان ضرری به شمانمی رساند، چون هدایت و ضلالت هر یک در سلوک طریق حاصل می شوند،زیرا همه راههای پیموده شده اهل هدایت یا اهل گمراهی تمامی در نهایت به خدا منتهی می گردد، چون او غایتی است که فطرت انسان طلب می کند،پس اگرانسان طریق هدایت را برود به رستگاری و فلاح می رسد و اگر راه ضلالت رابرود به زیان و خسارت مبتلا می گردد، لذا بر مؤمن واجب است که نفس خود رابه امور مهمه مشغول بدارد و متمسک به دین خود باشد و از دیگران که اهل ضلالت هستند صرف نظر کند و در زمره آنان قرار نگیرد و از گمراهی آنهانهراسد و ضلالت و شیوع گناهانی که از مردم می بیند او را نلغزاند و مردم او رامشغول نکنند، چون حق ، حق است ، اگر چه مردم ترکش کنند و باطل ، باطل است ، اگر چه اکثریت آن را دو دستی بچسبند و متمسک آن باشند. لذا مؤمن نباید توجهی به گفتار گمراهان نماید که می گویند دنیای امروز بامعنویات مساعد نیست و اجازه نمی دهد انسان به ادیان پایبند باشد، و بر مؤمن واجب است که مردم را بسوی خدا دعوت کند و امر به معروف و نهی ازمنکرنماید، یعنی اسباب عادی هدایت رابکار برد وسپس اثرومسبب را به خدا وانهد،چون همه امور بدست اوست . امابراو جایز نیست که برای نجات مردم از هلاکت ، خود را به هلاکت بیاندازد، زیرا خدا هیچ کس را وکیل دیگری قرار نداده است و این امر هیچ منافاتی با امر به معروف ونهی از منکر ندارد و در آخر مقصد نهایی انسان رامطرح می کند و می فرماید: بازگشت همه شما بسوی خداست .......
۲.۸k
۰۱ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.