.
.
مثل همین برف...
توجه کرده اید؛ وقتی که گلوله ی برفی درست می کنیم و سعی می کنیم آن را در دستهایمان نگه داریم و گرمش کنیم، بعد از مدتی دیگر سرمای برف دست ها را اذیت نمی کند؟! شاید فکر کنیم، خب ما برف را گرم کرده ایم!
ولی خوب که نگاه می کنیم این برف نیست که گرم شده، بلکه دستهای ما است که از سرمای آن بی حس شده... درست مثل ما آدمها، وقتی با کسی هستیم که با سردی با ما رفتار می کند...
شاید، در ابتدا دوست داشته باشیم که از گرمای خودمان به او ببخشیم و گرمش کنیم...
ولی، وقتی به خودمان می آییم می بینیم که نه تنها گرم نشده، بلکه از خود ما هم یک آدم بی حس ساخته است... شاید بهتر باشد از همین حالا در رابطه هایمان با آدم های #برفی تجدید نظر کنیم... شاید فردا دیر باشد...
مثل همین برف...
توجه کرده اید؛ وقتی که گلوله ی برفی درست می کنیم و سعی می کنیم آن را در دستهایمان نگه داریم و گرمش کنیم، بعد از مدتی دیگر سرمای برف دست ها را اذیت نمی کند؟! شاید فکر کنیم، خب ما برف را گرم کرده ایم!
ولی خوب که نگاه می کنیم این برف نیست که گرم شده، بلکه دستهای ما است که از سرمای آن بی حس شده... درست مثل ما آدمها، وقتی با کسی هستیم که با سردی با ما رفتار می کند...
شاید، در ابتدا دوست داشته باشیم که از گرمای خودمان به او ببخشیم و گرمش کنیم...
ولی، وقتی به خودمان می آییم می بینیم که نه تنها گرم نشده، بلکه از خود ما هم یک آدم بی حس ساخته است... شاید بهتر باشد از همین حالا در رابطه هایمان با آدم های #برفی تجدید نظر کنیم... شاید فردا دیر باشد...
۲۹.۰k
۲۹ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.