دل من کرده هوای تو، نمی دانی که
دل من کرده هوای تو، نمی دانی که
ای دل و جان بفدای تو، نمی دانی که ...
گوش جان پر شده از زمزمه عاشقیت
منم و عشق صدای تو نمیدانی که ...
کرده ام نذر، شود این دل نالایق من
به فدای تو، برای تو، نمی دانی که ...
سوختم از غم دورّی تو و افتادم...
مثل پروانه به پای تو نمی دانی که ...
ای به قربانِ عسل های لبت من بروم
ای به قربان وفای تو... نمی دانی که ...
من نمک گیر توآم، شاعر چشمان توآم
شاعرم کرده صفای تو، نمی دانی که ...
ای دل و جان بفدای تو، نمی دانی که ...
گوش جان پر شده از زمزمه عاشقیت
منم و عشق صدای تو نمیدانی که ...
کرده ام نذر، شود این دل نالایق من
به فدای تو، برای تو، نمی دانی که ...
سوختم از غم دورّی تو و افتادم...
مثل پروانه به پای تو نمی دانی که ...
ای به قربانِ عسل های لبت من بروم
ای به قربان وفای تو... نمی دانی که ...
من نمک گیر توآم، شاعر چشمان توآم
شاعرم کرده صفای تو، نمی دانی که ...
۱۹.۴k
۲۲ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.