از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی هربرگ
از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی هربرگ
گریه کردم نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ
به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار
تو با خنده ای نوشتی هم قفس خدانگهدار
بنویس مهلت موندن ی نفس بود
سهم من از همه دنیا ی قفس بود
بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم...
گریه کردم نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ
به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار
تو با خنده ای نوشتی هم قفس خدانگهدار
بنویس مهلت موندن ی نفس بود
سهم من از همه دنیا ی قفس بود
بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم...
۲۶.۳k
۲۵ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.