این سالن زن های زیادی هستند و چند نقاش دیگر، چند آدم ثروت
این سالن زن های زیادی هستند و چند نقاش دیگر، چند آدم ثروتمند ... با آنها دست می دهم. حرکت دهانشان را می بینم. اگر جای دیگری بودم مقاومتم در برابر این جور برخوردها، این نوع خودنمایی ها بیشتر بود، خودم را از تک وتا نمی انداختم اما این جا احساس می کنم در مقابل نگاه شان برهنه ام. در فاصلهی میان آدم های پولدار، دختری با دست راهش را باز میکند و پیش می آید. دخترک نقاش است. جای بحث هم ندارد اما به هر حال این را به زبان می آورد. موهایش را از پشت اصلاح کرده، مثل برادرم در گذشتهها. مدل موی جوانهای معمولی در اواخر دههی چهل. او پسا همه چیز است، چیزی است که تازه پس از پسوند پسا می آید. چیزی است که پس ازمن خواهد آمد. میگوید: عاشق کار اولی تون بودم. خودش نمی داند که همین حالا مرا تا حد خس و خاشاک زمین تنزل داده و پایین آورده است...!
... شر همیشه نهفته است. شر همیشه در کمین است و ساده لوح ترین ها غالبا ماشه را می فشارند...!
... نفرین او این بود که کمتر می توانست در حال زندگی کند...!
... شر همیشه نهفته است. شر همیشه در کمین است و ساده لوح ترین ها غالبا ماشه را می فشارند...!
... نفرین او این بود که کمتر می توانست در حال زندگی کند...!
۳.۹k
۰۵ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.