نسلی که دیگر تکرار نمی شود.
نسلی که دیگر تکرار نمی شود.
ما هَم بوی خزینه و اب انبار حمام های عمومی یادمان است و هَم توی جوب اب شنا کردن و هَم دوران ماساژ انسان در جکوزی .
ما همان هایی هستیم که با ژیان دایی جان رفتیم سیزده بدر و چند سال بعد توی خیابانهای تهران ناباورانه و با دهانی باز ماشین بوگاتی را دیدیم!
ما همانهایی هستیم که از بازی هفت سنگ و کوبیدن کف دست روی عکس ادامس فوتبالی گذشته ایم.
ما نسلی هستیم که از نعره های لوتی های توی فیلم فارسی تا صدای عشوه های پسران دخترنمای این سالها را شنیده ایم.
ما نسل عجیبی هستیم که دیروز با پول { سکه دوزاری } ارتباط تلفنی برقرار میکردیم و امروز { ناگهان } با تلفن همراه پول را جابجا میکنیم .
ما استثنائیم . نسل قبل ازما اینچنین نبود!
ونسل بعد از ما هم اینچنین نخواهد بود .
از داشتن ساعتی که با اثر گاز دندان روی مچ دست و کشیدن عقربه اش با خودکار بیک ایجاد می شد تا عینک گوگل راه طولانی بود که ما را یک شبه بردند!
نسل قبل از ما رفتند و اینهمه اتفاقات عجیب و غریب دنیای مدرن را ندیدند و نسل بعد از ما می ایند در حالی که به علت استفاده از رایانه در کلاس ها هیچ حسی نسبت به بوی دفترهای نو در اول مهر ندارند!
بچه که بودیم دست به هر کاری نزدیم گفتند تو دیگر بزرگ شدی باید دل به دریا بزنی! و ما هنوز شنا کردن بلد نبودیم و بزرگ که شدیم دست به هر کاری زدیم گفتند نکن اینکار ها را تو هنوز بچه ای!
قدر ما را بدانید که در جهان دیگر چنین نسلی که هم جواد یساری را درک کرده باشد و هم جاستین را نخواهد امد!
به فریادمان برسید ما درون چالشی بسیار بزرگتر از چالش مانکن و
اب یخ گیر کرده ایم!
ما در چالش بین معنی کلمات گرفتاریم! ما با مرام و لوتی و با معرفت بودیم و ناگهان دیدیم که باید برای به روز بودن "عجق "بود!
به خدا ما کم گناه تریم از انانکه ما را به مسلخ هویت سنتی مان بردند و ناگهان سطل اب سرد دنیای به اصطلاح پیشرفته را انچنان ریختند روی سرمان که از شدت سرما به " نفس نفس " افتادیم و تازه انموقعی بود که فرمان آمد که " نفس ممنوع " درحالی که ما مست بودیم از طعم جدید دنیای مدرن ...
آیندگان شما قضاوت کنید مشکل چه بود؟ و هر چه بود از کجا بود؟ اما حداقل شما درمورد ما درست قضاوت کنید ...
ما هَم بوی خزینه و اب انبار حمام های عمومی یادمان است و هَم توی جوب اب شنا کردن و هَم دوران ماساژ انسان در جکوزی .
ما همان هایی هستیم که با ژیان دایی جان رفتیم سیزده بدر و چند سال بعد توی خیابانهای تهران ناباورانه و با دهانی باز ماشین بوگاتی را دیدیم!
ما همانهایی هستیم که از بازی هفت سنگ و کوبیدن کف دست روی عکس ادامس فوتبالی گذشته ایم.
ما نسلی هستیم که از نعره های لوتی های توی فیلم فارسی تا صدای عشوه های پسران دخترنمای این سالها را شنیده ایم.
ما نسل عجیبی هستیم که دیروز با پول { سکه دوزاری } ارتباط تلفنی برقرار میکردیم و امروز { ناگهان } با تلفن همراه پول را جابجا میکنیم .
ما استثنائیم . نسل قبل ازما اینچنین نبود!
ونسل بعد از ما هم اینچنین نخواهد بود .
از داشتن ساعتی که با اثر گاز دندان روی مچ دست و کشیدن عقربه اش با خودکار بیک ایجاد می شد تا عینک گوگل راه طولانی بود که ما را یک شبه بردند!
نسل قبل از ما رفتند و اینهمه اتفاقات عجیب و غریب دنیای مدرن را ندیدند و نسل بعد از ما می ایند در حالی که به علت استفاده از رایانه در کلاس ها هیچ حسی نسبت به بوی دفترهای نو در اول مهر ندارند!
بچه که بودیم دست به هر کاری نزدیم گفتند تو دیگر بزرگ شدی باید دل به دریا بزنی! و ما هنوز شنا کردن بلد نبودیم و بزرگ که شدیم دست به هر کاری زدیم گفتند نکن اینکار ها را تو هنوز بچه ای!
قدر ما را بدانید که در جهان دیگر چنین نسلی که هم جواد یساری را درک کرده باشد و هم جاستین را نخواهد امد!
به فریادمان برسید ما درون چالشی بسیار بزرگتر از چالش مانکن و
اب یخ گیر کرده ایم!
ما در چالش بین معنی کلمات گرفتاریم! ما با مرام و لوتی و با معرفت بودیم و ناگهان دیدیم که باید برای به روز بودن "عجق "بود!
به خدا ما کم گناه تریم از انانکه ما را به مسلخ هویت سنتی مان بردند و ناگهان سطل اب سرد دنیای به اصطلاح پیشرفته را انچنان ریختند روی سرمان که از شدت سرما به " نفس نفس " افتادیم و تازه انموقعی بود که فرمان آمد که " نفس ممنوع " درحالی که ما مست بودیم از طعم جدید دنیای مدرن ...
آیندگان شما قضاوت کنید مشکل چه بود؟ و هر چه بود از کجا بود؟ اما حداقل شما درمورد ما درست قضاوت کنید ...
۱۲.۸k
۲۲ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.