آیا ایران واقعاً توان ایستادگی مقابل حملات نطامی آمریکا ر
آیا ایران واقعاً توان ایستادگی مقابل حملات نطامی آمریکا را دارد؟
جنگ با جمهوری اسلامی ایران در طول مرزهای دو کشور نخواهد بود بلکه آمریکا باید نظامیان خود در فاصله چند هزار کیلومتری از مرزهای آمریکا به جنگ ایران بفرستند و مسیرهای امنی را برای سوخت گیری هواپیماها ایجاد کنند.
آیا ایران واقعاً توان ایستادگی مقابل حملات نطامی آمریکا را دارد؟گروه بینالملل مشرق - دو هفته پیش خبری منتشر شد که با پوشش رسانهای کامل از سوی رسانههای غربگرا همراه نبود، اما متخصصان و عناصر با اطلاع آن را با نهایت دقت دنبال کردند. خبر این بود: ایران اولین آزمایش سامانه دفاع هوایی خود موسوم به باور 373 را انجام داده است، سامانهای که گفته میشود برابر یا نسخه کپی برداری شده از سامانه اس 300 روسیه است.
رسانههای ایرانی با انتشار این خبر، تصاویری از موشکهای ویژه سامانه باور را نشان دادند، این موشکها تا حد زیادی به موشکهای اس 300 شبیه بود. این سامانه از چند رادار با بردهای متفاوت تشکیل میشود که بخشی از آنها توسعه سلاحهای قدیمی آمریکایی بودند و برخی دیگر نیز نسخه برداری از رادارها و موشک های خارجی بودند.
روزنامه الاخبار نوشت: ارزیابی توان نظامی ایران مأموریت بسیار پیچیده ای است، بسیاری از پروژههای نظامی ایران به صورت محرمانه دنبال میشوند و تنها بعد از تکمیل شدن هستند که اعلام میشوند، این موضوع در مورد ابهامات وزارت دفاع ایران نیز قابل مشاهده است، برخی از نمونه های مطالعات و آزمایشهای انجام شده در ایران از طریق رسانهها به نمایش گذاشته می شود و برخی دیگر از دستاوردهای فعلی و جنگ روانی و تبلیغاتی نیز با هدف گمراه کردن دشمن انجام میشود.
همچنین بسیار اتفاق میافتد که روزنامهها و رسانههای ایرانی بیانیههای ارتش را به صورت اشتباه منتشر می کنند، چرا که از روند فعالیتهای نظامی و پوشش آنها به صورت کامل ناتوانند، همین موضوع باعث اشتباه بیشتر تحلیلگران مسایل نظامی میشود.
ما می دانیم که آمریکا و اسرائیل به صورت جدی به جنگ با ایران یا دست کم حمله به تاسیسات هستهای این کشور و سایر اهداف نظامی فکر میکنند. این تفکر از زمان اشغال عراق تاکنون وجود داشته است. حتی در سال 2006 یکی از بزرگترین شرکتهای انرژی در دنیا از سوی سرویس اطلاعاتی روسیه گزارشی را دریافت کرده بود که نشان میداد این حمله در چند ماه آینده روی خواهد داد. اما چیزی که این رویارویی را سالها به تعویق انداخته تا جایی که این سناریو را نزدیک به بعید کرده و حتی ارتش آمریکا دیگر متمایل به انجام آن نیست، عوامل متعددی دارد.
اگر هدف از این مقاله ایجاد مقایسه بین توانمندیهای نظامی ایران و آمریکا باشد، پاسخ به این سوال روشن است، هیچ ارتباطی بین منابع و امکانات دو کشور وجود ندارد، نه از ناحیه بودجه و نه از سطح تکنولوژیکی و تجهیزات و تسلیحات.
جنگ با جمهوری اسلامی ایران در طول مرزهای دو کشور نخواهد بود بلکه آمریکا باید نظامیان خود در فاصله چند هزار کیلومتری از مرزهای آمریکا به جنگ ایران بفرستند و مسیرهای امنی را برای سوخت گیری هواپیماها ایجاد کنند. آنها باید دریای عظیمی مانند خلیج فارس را در اختیار داشته باشند و در بیشتر مراکز پهنای آن از دویست کیلومتر و عمق آن از 50 متر بیشتر باشد تا تجهیزات آمریکایی بتواند در آن قدرت مانور داشته باشند.
نیروی دریایی آمریکا در دهه هشتاد و با سوء استفاده از شرایط جنگی بین ایران و عراق وارد منطقه خلیج فارس شد. این اقدام البته بعد از مجموعه درگیریهایی صورت گرفت، چرا که ایران و عراق هیچ یک به این حضور راضی نبودند. یک هواپیمای عراقی در سال 1987 یک کشتی کوچک آمریکایی را هدف قرار داد که در این حمله 35 آمریکایی کشته شدند. عراقی ها البته اعلام کردند که این حمله را به اشتباه انجام دادهاند، اما برخی ناظران سیاسی بر این باورند که این حمله پیامی به آمریکا برای عقب راندن نیروی نظامی خود از منطقه راهبردی خلیج فارس است.
این فرضیه بویژه زمانی تقویت شد که ادعا شد که این خلبان تحت مجازات قرار نگرفته و حتی بعد از این حادثه تشویق هم شده است. آمریکا عراق را مجبور کرد تا در سال 2011 برای این حادثه بالغ بر 400 میلیون دلار خسارت به خانواده قربانیان و اسرای جنگی آمریکا در حملههای متعدد این کشور به عراق، بپردازد.
در جنگ خلیج در سال 1991 این نفوذ آمریکا تقویت شد و این کشور مراکز و پایگاههای دائمی و ساختارهای حمایت کامل برای خود دست و پا کرد. این کشور در همین راستا توافقنامه های شبه استعماری با برخی رژیم های عربی حاشیه خلیج فارس امضا کرد.
در این معنا می توان گفت که چین و ایران با هم موقعیت مشابهی دارند، چرا که هر دو کشور هدف نظامی مشخصی را برای خود انتخاب کر
جنگ با جمهوری اسلامی ایران در طول مرزهای دو کشور نخواهد بود بلکه آمریکا باید نظامیان خود در فاصله چند هزار کیلومتری از مرزهای آمریکا به جنگ ایران بفرستند و مسیرهای امنی را برای سوخت گیری هواپیماها ایجاد کنند.
آیا ایران واقعاً توان ایستادگی مقابل حملات نطامی آمریکا را دارد؟گروه بینالملل مشرق - دو هفته پیش خبری منتشر شد که با پوشش رسانهای کامل از سوی رسانههای غربگرا همراه نبود، اما متخصصان و عناصر با اطلاع آن را با نهایت دقت دنبال کردند. خبر این بود: ایران اولین آزمایش سامانه دفاع هوایی خود موسوم به باور 373 را انجام داده است، سامانهای که گفته میشود برابر یا نسخه کپی برداری شده از سامانه اس 300 روسیه است.
رسانههای ایرانی با انتشار این خبر، تصاویری از موشکهای ویژه سامانه باور را نشان دادند، این موشکها تا حد زیادی به موشکهای اس 300 شبیه بود. این سامانه از چند رادار با بردهای متفاوت تشکیل میشود که بخشی از آنها توسعه سلاحهای قدیمی آمریکایی بودند و برخی دیگر نیز نسخه برداری از رادارها و موشک های خارجی بودند.
روزنامه الاخبار نوشت: ارزیابی توان نظامی ایران مأموریت بسیار پیچیده ای است، بسیاری از پروژههای نظامی ایران به صورت محرمانه دنبال میشوند و تنها بعد از تکمیل شدن هستند که اعلام میشوند، این موضوع در مورد ابهامات وزارت دفاع ایران نیز قابل مشاهده است، برخی از نمونه های مطالعات و آزمایشهای انجام شده در ایران از طریق رسانهها به نمایش گذاشته می شود و برخی دیگر از دستاوردهای فعلی و جنگ روانی و تبلیغاتی نیز با هدف گمراه کردن دشمن انجام میشود.
همچنین بسیار اتفاق میافتد که روزنامهها و رسانههای ایرانی بیانیههای ارتش را به صورت اشتباه منتشر می کنند، چرا که از روند فعالیتهای نظامی و پوشش آنها به صورت کامل ناتوانند، همین موضوع باعث اشتباه بیشتر تحلیلگران مسایل نظامی میشود.
ما می دانیم که آمریکا و اسرائیل به صورت جدی به جنگ با ایران یا دست کم حمله به تاسیسات هستهای این کشور و سایر اهداف نظامی فکر میکنند. این تفکر از زمان اشغال عراق تاکنون وجود داشته است. حتی در سال 2006 یکی از بزرگترین شرکتهای انرژی در دنیا از سوی سرویس اطلاعاتی روسیه گزارشی را دریافت کرده بود که نشان میداد این حمله در چند ماه آینده روی خواهد داد. اما چیزی که این رویارویی را سالها به تعویق انداخته تا جایی که این سناریو را نزدیک به بعید کرده و حتی ارتش آمریکا دیگر متمایل به انجام آن نیست، عوامل متعددی دارد.
اگر هدف از این مقاله ایجاد مقایسه بین توانمندیهای نظامی ایران و آمریکا باشد، پاسخ به این سوال روشن است، هیچ ارتباطی بین منابع و امکانات دو کشور وجود ندارد، نه از ناحیه بودجه و نه از سطح تکنولوژیکی و تجهیزات و تسلیحات.
جنگ با جمهوری اسلامی ایران در طول مرزهای دو کشور نخواهد بود بلکه آمریکا باید نظامیان خود در فاصله چند هزار کیلومتری از مرزهای آمریکا به جنگ ایران بفرستند و مسیرهای امنی را برای سوخت گیری هواپیماها ایجاد کنند. آنها باید دریای عظیمی مانند خلیج فارس را در اختیار داشته باشند و در بیشتر مراکز پهنای آن از دویست کیلومتر و عمق آن از 50 متر بیشتر باشد تا تجهیزات آمریکایی بتواند در آن قدرت مانور داشته باشند.
نیروی دریایی آمریکا در دهه هشتاد و با سوء استفاده از شرایط جنگی بین ایران و عراق وارد منطقه خلیج فارس شد. این اقدام البته بعد از مجموعه درگیریهایی صورت گرفت، چرا که ایران و عراق هیچ یک به این حضور راضی نبودند. یک هواپیمای عراقی در سال 1987 یک کشتی کوچک آمریکایی را هدف قرار داد که در این حمله 35 آمریکایی کشته شدند. عراقی ها البته اعلام کردند که این حمله را به اشتباه انجام دادهاند، اما برخی ناظران سیاسی بر این باورند که این حمله پیامی به آمریکا برای عقب راندن نیروی نظامی خود از منطقه راهبردی خلیج فارس است.
این فرضیه بویژه زمانی تقویت شد که ادعا شد که این خلبان تحت مجازات قرار نگرفته و حتی بعد از این حادثه تشویق هم شده است. آمریکا عراق را مجبور کرد تا در سال 2011 برای این حادثه بالغ بر 400 میلیون دلار خسارت به خانواده قربانیان و اسرای جنگی آمریکا در حملههای متعدد این کشور به عراق، بپردازد.
در جنگ خلیج در سال 1991 این نفوذ آمریکا تقویت شد و این کشور مراکز و پایگاههای دائمی و ساختارهای حمایت کامل برای خود دست و پا کرد. این کشور در همین راستا توافقنامه های شبه استعماری با برخی رژیم های عربی حاشیه خلیج فارس امضا کرد.
در این معنا می توان گفت که چین و ایران با هم موقعیت مشابهی دارند، چرا که هر دو کشور هدف نظامی مشخصی را برای خود انتخاب کر
۳۱.۸k
۰۸ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.