امسال ، عاشقانه ی خوبی نداشتیم
امسال ، عاشقانهی خوبی نداشتیم
با زندگی میانهی خوبی نداشتیم
کُشتند یک به یک، و کسی معترض نشد
از همدلی نشانهی خوبی نداشتیم
راضی شدیم در خودمان مُردگی کنیم
اینبار هم بهانهی خوبی نداشتیم
زآغوش ِ مهربانی ِ دیوارها نپرس
غم داشتیم و شانهی خوبی نداشتیم
سیل آمد و هویت ِ ما را گرفت و رفت
ما هیچوقت خانهی خوبی نداشتیم
ما آن پرندهایم که در باغ زندگی
افسردهایم،لانهی خوبی نداشتیم
از خواب با اشارهی کابوس میپریم
رویای عاشقانهی خوبی نداشتیم
ما نسل ِ در تکبّر ِ ابیات،گم شده
یک شعر یا ترانهی خوبی نداشتیم
اینبار در صحیفهی تاریخ ثبت کن
ما خستگان زمانهی خوبی نداشتیم
با زندگی میانهی خوبی نداشتیم
کُشتند یک به یک، و کسی معترض نشد
از همدلی نشانهی خوبی نداشتیم
راضی شدیم در خودمان مُردگی کنیم
اینبار هم بهانهی خوبی نداشتیم
زآغوش ِ مهربانی ِ دیوارها نپرس
غم داشتیم و شانهی خوبی نداشتیم
سیل آمد و هویت ِ ما را گرفت و رفت
ما هیچوقت خانهی خوبی نداشتیم
ما آن پرندهایم که در باغ زندگی
افسردهایم،لانهی خوبی نداشتیم
از خواب با اشارهی کابوس میپریم
رویای عاشقانهی خوبی نداشتیم
ما نسل ِ در تکبّر ِ ابیات،گم شده
یک شعر یا ترانهی خوبی نداشتیم
اینبار در صحیفهی تاریخ ثبت کن
ما خستگان زمانهی خوبی نداشتیم
۱۳.۵k
۲۱ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.