از انگشتانم شروع کردی
از انگشتانم شروع کردی
آرام آرام
بالا خزیدی
در یاخته هایم رخنه کردی
یادم هست
بند دلت را
با میخ به سینه ام کوبیدی
خستگی هایت را
پشت به پشت
به من تکیه دادی
و من، همچنان ایستاده بودم
آری
پیچک ها
در اوج بی خبری دیوار قد می کشند.
#وصی پور
آرام آرام
بالا خزیدی
در یاخته هایم رخنه کردی
یادم هست
بند دلت را
با میخ به سینه ام کوبیدی
خستگی هایت را
پشت به پشت
به من تکیه دادی
و من، همچنان ایستاده بودم
آری
پیچک ها
در اوج بی خبری دیوار قد می کشند.
#وصی پور
۵.۶k
۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.