ناز نوشت
#ناز_نوشت
مگر چقدر تو را کم دارم که پس از هر رفتنی می بارم؟ هنوز صدایت می زنم در اوج تنهایی هایم و چه لحظه ایست ان وقت که یادم می آید نبودت را!
رفتی اما بوی پیراهنت را در این اتاق، هر صبح تنفس می کنم. می دانی جانا؟ وقتی می خواهم بخوابم، تمام شهر انگاری یکصدا اسم تو را فریاد می زنند!
خبر نداری که سال هاست یادت را دارم زندگی می کنم و با تو اهسته قدم بر می دارم! چقدر سکوت دارد این خانه بی تو! حس می کنم هوا هم با نبودنت روز به روز سردتر می شود.
یادم می آید زمانی را که صدایت می زدم و می گفتی جانم!
نگرانم هستم...
نکند نیایی و این شهر از نداشتنت یخ بزند! #نازنین_براتی
کپیممنوعه🚫
مگر چقدر تو را کم دارم که پس از هر رفتنی می بارم؟ هنوز صدایت می زنم در اوج تنهایی هایم و چه لحظه ایست ان وقت که یادم می آید نبودت را!
رفتی اما بوی پیراهنت را در این اتاق، هر صبح تنفس می کنم. می دانی جانا؟ وقتی می خواهم بخوابم، تمام شهر انگاری یکصدا اسم تو را فریاد می زنند!
خبر نداری که سال هاست یادت را دارم زندگی می کنم و با تو اهسته قدم بر می دارم! چقدر سکوت دارد این خانه بی تو! حس می کنم هوا هم با نبودنت روز به روز سردتر می شود.
یادم می آید زمانی را که صدایت می زدم و می گفتی جانم!
نگرانم هستم...
نکند نیایی و این شهر از نداشتنت یخ بزند! #نازنین_براتی
کپیممنوعه🚫
۶.۵k
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.