پارت 14
پارت 14
حالا خودتون تصور کنین دیگه.. من تو بغل تیام بودم ک سام اومد تو خدا امشبو ب خیر بگذرونه
سام : تو داری تو خونه من چ غلطی میکنی ؟ جواااب بده داشی چیکار میکردی ؟
نفس : بِ تُ چِ تو مگه فضول منی !
سام ی قدم جلو اومد ک من ی قدم عقب رفتم با چکی ک زد محکم پرت شدم زمین تو شک بودم و دستم روی صورتم بود این چ غلطی کرد
نفس : تو چ گوهی خوردی ؟
با چکه بعدیش لال شدم و دوباره روی زمین افتادم
تیامم عین ماست داشت مارو نگاه میکرد البته حقم داره اونم مث من تو شک بود
سام : دهنتو ببند تا جررش ندادم
نفس : تو ب چ حقی دست رو من بلند میکنی تو کیه منی ؟ عشقمی ؟ دوست پسرمی ؟ نامزدمی ؟ اها نکنه دلتو ب اون تیکه کاغذ ک شوهرمی خوش کردی ؟ن اقای محترم من باید ب شما بگم ک کارای من اصلا ب شما مربوط نیس
سام : اااا ن بابا
نفس : ارهه بابا
اصلا صب کن ببینم
سوالی نگام کرد ک ادامه دادم
نفس : شما ک اینقد منو بازجویی میکنی من باید ب تویی ک رفتی یکی دیگرو صیغه کردی چی بگم ؟
تیام ک از تعجب دهنش اندازه غار شده بود حقم داشت بدبخت ..
تیام : امم میخواین... میخوای من برم بخاطر من دعوا نکنین
سام : معلومه ک باید بری
تیام : نفس خدافظ
داشت میرفت سمت در ک گفتم : وایساااا تیام برگشت و سوالی نگام کرد ک گفتم : تو هیجا نمیری
سام : مگه دست توئه ؟
نفس : بله ک دست منه ! اگه تیام بره منم میرم
سام : تو خیلی غلط میکنی بدون اجازه من حق اب خوردنم نداری
نفس : اگه میخوای بمونم باید تیامم بمونه
سام : اگه نذارم ؟
نفس : فک کنم بابای منو تو با هم ریکن
سام : خب ؟
نفس : اگه رابطه ی منو تو ب هم بخوره قطعا رابطه پدرامونم بهم میخوره و این باعث ضرر پدرامون میشه مخصوصا پدر تو ک بیشتر کارا رو دوشه پدر منه حالا تو نمیخوای ک ب ضرر بابات تموم شه ؟؟؟ مخصوصا اینکه توئه سر راهی رو بزرگ کرده و خیلی حق بهت داره مگه ن مهندس قلابی
ب وضوح صدای خورد شدن غرورشو جلوی تیام شنیدم خو ب من چ میخواس مث ادم قبول کنه تیام اینجا بمونه
سام : اصلا هر غلطی ک دلت میخواد بکن ولی یادت باشه این کاراتو و ب سرعت از جلو چشممون محو شد
تیام : کار اشتباهی کردی نفس غرورش له شد
نفس : ب من چ میخواست بذاره بمونی
تیام : تو نمیدونی له شدن غرور ی مرد جلوی ی غریبه چ بده بدون توجه ب من رفت درم ب هم کوبید وااا اینا چرا اینجوری کردن یعنی واقعا من غرورشو شکستم ؟ اه اصلا ب من چ میخواست ب پروپام نپیچه ب سمت اتاقم رفتم و درو ب هم کوبیدم نمیدونم چرا ولی از دست تیامم عصبانی بودم اون واسه چی باید طرف سامو بگیره اصلا از این ب بعد از همه مردا بدم میادالبته من از این حرفا زیاد زدم جدی نگیرید صبح با صدای دادو بیداد ی نفر از خواب پا شدم اااا این ک صدای سامه با کی داره دعوا میکنه ؟
حالا خودتون تصور کنین دیگه.. من تو بغل تیام بودم ک سام اومد تو خدا امشبو ب خیر بگذرونه
سام : تو داری تو خونه من چ غلطی میکنی ؟ جواااب بده داشی چیکار میکردی ؟
نفس : بِ تُ چِ تو مگه فضول منی !
سام ی قدم جلو اومد ک من ی قدم عقب رفتم با چکی ک زد محکم پرت شدم زمین تو شک بودم و دستم روی صورتم بود این چ غلطی کرد
نفس : تو چ گوهی خوردی ؟
با چکه بعدیش لال شدم و دوباره روی زمین افتادم
تیامم عین ماست داشت مارو نگاه میکرد البته حقم داره اونم مث من تو شک بود
سام : دهنتو ببند تا جررش ندادم
نفس : تو ب چ حقی دست رو من بلند میکنی تو کیه منی ؟ عشقمی ؟ دوست پسرمی ؟ نامزدمی ؟ اها نکنه دلتو ب اون تیکه کاغذ ک شوهرمی خوش کردی ؟ن اقای محترم من باید ب شما بگم ک کارای من اصلا ب شما مربوط نیس
سام : اااا ن بابا
نفس : ارهه بابا
اصلا صب کن ببینم
سوالی نگام کرد ک ادامه دادم
نفس : شما ک اینقد منو بازجویی میکنی من باید ب تویی ک رفتی یکی دیگرو صیغه کردی چی بگم ؟
تیام ک از تعجب دهنش اندازه غار شده بود حقم داشت بدبخت ..
تیام : امم میخواین... میخوای من برم بخاطر من دعوا نکنین
سام : معلومه ک باید بری
تیام : نفس خدافظ
داشت میرفت سمت در ک گفتم : وایساااا تیام برگشت و سوالی نگام کرد ک گفتم : تو هیجا نمیری
سام : مگه دست توئه ؟
نفس : بله ک دست منه ! اگه تیام بره منم میرم
سام : تو خیلی غلط میکنی بدون اجازه من حق اب خوردنم نداری
نفس : اگه میخوای بمونم باید تیامم بمونه
سام : اگه نذارم ؟
نفس : فک کنم بابای منو تو با هم ریکن
سام : خب ؟
نفس : اگه رابطه ی منو تو ب هم بخوره قطعا رابطه پدرامونم بهم میخوره و این باعث ضرر پدرامون میشه مخصوصا پدر تو ک بیشتر کارا رو دوشه پدر منه حالا تو نمیخوای ک ب ضرر بابات تموم شه ؟؟؟ مخصوصا اینکه توئه سر راهی رو بزرگ کرده و خیلی حق بهت داره مگه ن مهندس قلابی
ب وضوح صدای خورد شدن غرورشو جلوی تیام شنیدم خو ب من چ میخواس مث ادم قبول کنه تیام اینجا بمونه
سام : اصلا هر غلطی ک دلت میخواد بکن ولی یادت باشه این کاراتو و ب سرعت از جلو چشممون محو شد
تیام : کار اشتباهی کردی نفس غرورش له شد
نفس : ب من چ میخواست بذاره بمونی
تیام : تو نمیدونی له شدن غرور ی مرد جلوی ی غریبه چ بده بدون توجه ب من رفت درم ب هم کوبید وااا اینا چرا اینجوری کردن یعنی واقعا من غرورشو شکستم ؟ اه اصلا ب من چ میخواست ب پروپام نپیچه ب سمت اتاقم رفتم و درو ب هم کوبیدم نمیدونم چرا ولی از دست تیامم عصبانی بودم اون واسه چی باید طرف سامو بگیره اصلا از این ب بعد از همه مردا بدم میادالبته من از این حرفا زیاد زدم جدی نگیرید صبح با صدای دادو بیداد ی نفر از خواب پا شدم اااا این ک صدای سامه با کی داره دعوا میکنه ؟
۶۲.۴k
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.