از تو ای عشق در این دل چه شررها دارم
از تو ای عشق در این دل چه شررها دارم
یادگار از تو چه شبها، چه سحرها دارم
با تو ای راهزن دل چه سفرها دارم
گرچه از خود خبرم نیست خبرها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی
تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی
دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی
داروی کشتن من یاد طبیبم دادی
چون نکو می نگرم شمع تو، پروانه تویی
حرم و دیر تویی کعبه و بتخانه تویی
راز شیرینی این عالم افسانه تویی
لب دلدار تویی، طرّه جانان تویی
یادگار از تو چه شبها، چه سحرها دارم
با تو ای راهزن دل چه سفرها دارم
گرچه از خود خبرم نیست خبرها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی
تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی
دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی
داروی کشتن من یاد طبیبم دادی
چون نکو می نگرم شمع تو، پروانه تویی
حرم و دیر تویی کعبه و بتخانه تویی
راز شیرینی این عالم افسانه تویی
لب دلدار تویی، طرّه جانان تویی
۷.۷k
۰۱ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.