چرا نام امیرالمؤمنین(ع) در قرآن نیامده است؟
چرا نام امیرالمؤمنین(ع) در قرآن نیامده است؟
امام علی(ع) پس از جنگ نهروان در خطبهای که ایراد کردند، فرمودند: من در قرآن اسمهایی دارم که آن اسامی خاص من است و شما باید در این زمینه پرهیز کنید تا مبادا مغلوب شوید که اگر این اتفاق افتاد شما گمراه خواهید شد.
آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم به بیان برخی نکات پیرامون «ویژگیهای امیرالمؤمنین علی بی ابیطالب(ع) به روایت خودشان» پرداخته است که در ادامه به آن اشاره میشود:
*هنگامی که علی(ع) از علی(ع) میگوید
جابر جعفی از امام باقر(ع) نقل کرده است که: «خَطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ بِالْکُوفَةِ بَعْدَ مُنْصَرَفِهِ مِنَ النَّهْرَوَان» حضرت از جنگ نهروان بر میگشتند که به ایشان خبر رسید «وَ بَلَغَهُ أَنَّ مُعَاوِیَةَ یَسُبُّهُ وَ یَلْعَنُهُ وَ یَقْتُلُ أَصْحَابَه» که معاویه به صورت علنی بنای سب و لعن حضرت را گذاشته و اصحابش را به قتل میرساند.
«فَقَامَ خَطِیباً»، امام در آنجا خطبهای خواندند که نقل شده از آخرین خطبههای حضرت بود، «فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ صَلَّى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَ و ذَکَرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى نَبِیِّهِ وَ عَلَیْه»، پس حمد و سپاس خدا را کردند و درود بر رسولش فرستادند و آنچه خدا از نعمت به نبیش و به ایشان داده را بر شمردند.
«ثُمَّ قَالَ لَوْ لَا آیَةٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ مَا ذَکَرْتُ مَا أَنَا ذَاکِرُهُ فِی مَقَامِی هَذَا»، بعد فرمودند: اگر نبود یک آیه در کتاب خدای متعال، این اموری را که میخواهم در باب مقامات خودم ذکر کنم را نمیگفتم و آن آیه این است: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ»(ضحی/۱۱)، من باید آنچه را که خدا به من داده بگویم تا شناخته بشوم.
بعد نعمتهای خدا را حمد کردند و فرمودند: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ بَلَغَنِی مَا بَلَغَنِی وَ إِنِّی أَرَانِی قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلِی وَ کَأَنِّی بِکُمْ وَ قَدْ جَهِلْتُمْ أَمْرِی»، این اخبار به من رسیده و احساس میکنم که به اجل نزدیک هستم و احساس میکنم که هنوز مرا نشناختهاید.
«وَ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ مَا تَرَکَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»، من بین شما همان دو چیزی را می گذارم که پیامبر گذاشته است، کتاب و عترت خودم که همان عترت نبی اکرم است. بعد حضرت فرمودند: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ لَعَلَّکُمْ لَا تَسْمَعُونَ قَائِلًا یَقُولُ مِثْلَ قَوْلِی بَعْدِی إِلَّا مُفْتَر»، این مطالبی را که من راجع به خودم میگویم اگر کسی بعد از من ادعا کرد، حتماً دروغگو است.
بعد شروع کردند و مقامات خودشان را بیان کردند تا این فراز «أَلَا وَ إِنِّی مَخْصُوصٌ فِی الْقُرْآنِ بِأَسْمَاءٍ احْذَرُوا أَنْ تَغْلِبُوا عَلَیْهَا فَتَضِلُّوا فِی دِینِکُم»، من در قرآن اسامی دارم که آن اسامی خاص من است و شما باید در این زمینه پرهیز کنید تا مبادا مغلوب شوید؛ یعنی دیگران این اسامی را برای کس دیگری بیان کنند و شما بپذیرید و مغلوب دیگران شوید؛ که اگر این اتفاق افتاد شما گمراه خواهید شد.
چون میدانید که امیرالمؤمنین در نهج البلاغه فرمودند: «هر چه در فضایل من بود، وارونه کردند و آن را بر دیگران نوشتند»، بعد حضرت(ع) یک سری آیات را که در آن اسامی ایشان با عناوین خاص آمده بیان کردند، که من فقط به این ها اشاره ای می کنم.
* أَنَا الْمُؤَذِّنُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ/ مؤذن صحنه قیامت
«أَنَا الْمُؤَذِّنُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ»، آن مؤذنی که خبر الهی را در دنیا و آخرت ابلاغ می کند، من هستم و بعد حضرت این آیه مبارک را خواندند: «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِین(اعراف/۴۴)»، در این آیه بحث در مورد قیامت است که وقتی جهنمیان از بهشتیان جدا می شوند، مؤذنی بین بهشتیان و جهنمیان اعلام می کند که لعنت خدا بر ظالمین باشد.
تفصیل آیه این است: «وَ نَزَعْنَا مَا فىِ صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجرِى مِن تحتهِمُ الْأَنهار»(اعراف/۴۳)، بهشتیان وارد بهشت میشوند و خداوند قلوبشان را نسبت به هم پاک میکند و هر چه که نگرانی و غلی از هم داشتهاند، چون نفسانی نبوده است، خدا آن را بر میدارد تا میرسد به آنجا که «وَ نَادَى أَصحابُ الجنَّةِ أَصحابَ النَّار» اصحاب بهشت به اصحاب نار ندا میدهند که ما آنچه خدا به ما وعده داده بود را یافتیم، آیا شما هم به تهدیدهایی که به شما داده شده بود رسیدید؟
«قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُ بَیْنهمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلىَ الظَّالِمِین»، ندا آمد: بله و بعد مؤذنی ندا میدهد که لعنت خدا بر ظالمین باد که این مؤذن صحنه قیامت، امیرالمؤمنین(
امام علی(ع) پس از جنگ نهروان در خطبهای که ایراد کردند، فرمودند: من در قرآن اسمهایی دارم که آن اسامی خاص من است و شما باید در این زمینه پرهیز کنید تا مبادا مغلوب شوید که اگر این اتفاق افتاد شما گمراه خواهید شد.
آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم به بیان برخی نکات پیرامون «ویژگیهای امیرالمؤمنین علی بی ابیطالب(ع) به روایت خودشان» پرداخته است که در ادامه به آن اشاره میشود:
*هنگامی که علی(ع) از علی(ع) میگوید
جابر جعفی از امام باقر(ع) نقل کرده است که: «خَطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ بِالْکُوفَةِ بَعْدَ مُنْصَرَفِهِ مِنَ النَّهْرَوَان» حضرت از جنگ نهروان بر میگشتند که به ایشان خبر رسید «وَ بَلَغَهُ أَنَّ مُعَاوِیَةَ یَسُبُّهُ وَ یَلْعَنُهُ وَ یَقْتُلُ أَصْحَابَه» که معاویه به صورت علنی بنای سب و لعن حضرت را گذاشته و اصحابش را به قتل میرساند.
«فَقَامَ خَطِیباً»، امام در آنجا خطبهای خواندند که نقل شده از آخرین خطبههای حضرت بود، «فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ صَلَّى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَ و ذَکَرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى نَبِیِّهِ وَ عَلَیْه»، پس حمد و سپاس خدا را کردند و درود بر رسولش فرستادند و آنچه خدا از نعمت به نبیش و به ایشان داده را بر شمردند.
«ثُمَّ قَالَ لَوْ لَا آیَةٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ مَا ذَکَرْتُ مَا أَنَا ذَاکِرُهُ فِی مَقَامِی هَذَا»، بعد فرمودند: اگر نبود یک آیه در کتاب خدای متعال، این اموری را که میخواهم در باب مقامات خودم ذکر کنم را نمیگفتم و آن آیه این است: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ»(ضحی/۱۱)، من باید آنچه را که خدا به من داده بگویم تا شناخته بشوم.
بعد نعمتهای خدا را حمد کردند و فرمودند: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ بَلَغَنِی مَا بَلَغَنِی وَ إِنِّی أَرَانِی قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلِی وَ کَأَنِّی بِکُمْ وَ قَدْ جَهِلْتُمْ أَمْرِی»، این اخبار به من رسیده و احساس میکنم که به اجل نزدیک هستم و احساس میکنم که هنوز مرا نشناختهاید.
«وَ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ مَا تَرَکَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»، من بین شما همان دو چیزی را می گذارم که پیامبر گذاشته است، کتاب و عترت خودم که همان عترت نبی اکرم است. بعد حضرت فرمودند: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ لَعَلَّکُمْ لَا تَسْمَعُونَ قَائِلًا یَقُولُ مِثْلَ قَوْلِی بَعْدِی إِلَّا مُفْتَر»، این مطالبی را که من راجع به خودم میگویم اگر کسی بعد از من ادعا کرد، حتماً دروغگو است.
بعد شروع کردند و مقامات خودشان را بیان کردند تا این فراز «أَلَا وَ إِنِّی مَخْصُوصٌ فِی الْقُرْآنِ بِأَسْمَاءٍ احْذَرُوا أَنْ تَغْلِبُوا عَلَیْهَا فَتَضِلُّوا فِی دِینِکُم»، من در قرآن اسامی دارم که آن اسامی خاص من است و شما باید در این زمینه پرهیز کنید تا مبادا مغلوب شوید؛ یعنی دیگران این اسامی را برای کس دیگری بیان کنند و شما بپذیرید و مغلوب دیگران شوید؛ که اگر این اتفاق افتاد شما گمراه خواهید شد.
چون میدانید که امیرالمؤمنین در نهج البلاغه فرمودند: «هر چه در فضایل من بود، وارونه کردند و آن را بر دیگران نوشتند»، بعد حضرت(ع) یک سری آیات را که در آن اسامی ایشان با عناوین خاص آمده بیان کردند، که من فقط به این ها اشاره ای می کنم.
* أَنَا الْمُؤَذِّنُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ/ مؤذن صحنه قیامت
«أَنَا الْمُؤَذِّنُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ»، آن مؤذنی که خبر الهی را در دنیا و آخرت ابلاغ می کند، من هستم و بعد حضرت این آیه مبارک را خواندند: «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِین(اعراف/۴۴)»، در این آیه بحث در مورد قیامت است که وقتی جهنمیان از بهشتیان جدا می شوند، مؤذنی بین بهشتیان و جهنمیان اعلام می کند که لعنت خدا بر ظالمین باشد.
تفصیل آیه این است: «وَ نَزَعْنَا مَا فىِ صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجرِى مِن تحتهِمُ الْأَنهار»(اعراف/۴۳)، بهشتیان وارد بهشت میشوند و خداوند قلوبشان را نسبت به هم پاک میکند و هر چه که نگرانی و غلی از هم داشتهاند، چون نفسانی نبوده است، خدا آن را بر میدارد تا میرسد به آنجا که «وَ نَادَى أَصحابُ الجنَّةِ أَصحابَ النَّار» اصحاب بهشت به اصحاب نار ندا میدهند که ما آنچه خدا به ما وعده داده بود را یافتیم، آیا شما هم به تهدیدهایی که به شما داده شده بود رسیدید؟
«قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُ بَیْنهمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلىَ الظَّالِمِین»، ندا آمد: بله و بعد مؤذنی ندا میدهد که لعنت خدا بر ظالمین باد که این مؤذن صحنه قیامت، امیرالمؤمنین(
۴.۵k
۱۵ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.