کنار پنجره خورشید را کم آوردم
کنار پنجره خورشید را کم آوردم
چه شاعرانه هوا را به ماتم آوردم
برای از تو نوشتن رقم زدم فصلی
که باغ را همه رنگی به خوابم آوردم
به رنگ سرخ کشیدم شکوفه را از تو
سپید شاخه ی امید محکم آوردم
هوای خاطره مسموم شد ولی در شعر
به واژه ای گل زیبای مریم آوردم
سروده ام غم سیبی به دست حوا یا
تو را دوباره به عصیان آدم آوردم؟
بعید بود که تقدیر ناب من باشی
برای خاتمه ایهام مبهم آوردم
چه شاعرانه هوا را به ماتم آوردم
برای از تو نوشتن رقم زدم فصلی
که باغ را همه رنگی به خوابم آوردم
به رنگ سرخ کشیدم شکوفه را از تو
سپید شاخه ی امید محکم آوردم
هوای خاطره مسموم شد ولی در شعر
به واژه ای گل زیبای مریم آوردم
سروده ام غم سیبی به دست حوا یا
تو را دوباره به عصیان آدم آوردم؟
بعید بود که تقدیر ناب من باشی
برای خاتمه ایهام مبهم آوردم
۳.۸k
۲۶ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.