سپیده مشکین بخت
نام رمان: سِپیدهِ مِشکین بَخت
نویسنده: زهرا_ ث
هدف:...
ژانر: عاشقانه_ اجتماعی
#خلاصه:
روایت خواهم کرد، داستان دخترکی که عاشقانه هایش را در دل شب جا گذاشت و با کوله باری از تنفر به خانه باز گشت!
اگر بتوانم میگویم که پدر چگونه کمر خم کرد و دلدار چگونه سقوط کرد از بلندای دوست داشتنش!
از قلم یاری میخوام، که تنهایم نگذارد در این بیابانی که جاده ای ندارد...
و چقدر سیگار لازم است، برای راوی داستانی که روایت میکند؛ قصه ی لیلای بدار آویخته شده را...
#مقدمه♡
من به تمام دنیا بدهکارم.
به درختانی که نوازششان نکردم تا برگ هایشان را زیر پای عاشقان گریه کنند...
به خیابانی که سرسری از آن رد شدم و به دیوارهای کهنه اش زل نزدم!
که گاه خیابان هم دلتنگ میشود و محتاج نگاهی کوتاه.
به انسان هایی که در انتظار لبخندم در خیابان، به من نگاه ملتمسانه ای کردند و من روی برگرداندم که مبادا درد هایم را از چشمانم خط به خط بخوانند و به جای لبخندی کوتاه اشک هایم را نثارشان کنم.
از من بپرس که در دنیای تو، من کجای آن قلب کوچک پر از مهرت هستم؟
تا من بگویم که تو در تمام وجودم هستی!
تو به من تمام این حرف هارا بدهکاری،
و تمام دنیا به منه سپیده مشکین بخت بدهکارند... و تمام دنیایم طُ هستی!...
"یاسمن زارع"
⚠⚠⚠خونده بشه⚠⚠⚠
عزیزان استارت ی رمان مهیج و پره عاشقانه های داغ و مهم تر از همه جدید و غیر تکراری!
زیر این پست هرکی میخواد این رمان اینجا هم به اشتراک گذاشته شه، اعلام کنه🍃😊
نویسنده: زهرا_ ث
هدف:...
ژانر: عاشقانه_ اجتماعی
#خلاصه:
روایت خواهم کرد، داستان دخترکی که عاشقانه هایش را در دل شب جا گذاشت و با کوله باری از تنفر به خانه باز گشت!
اگر بتوانم میگویم که پدر چگونه کمر خم کرد و دلدار چگونه سقوط کرد از بلندای دوست داشتنش!
از قلم یاری میخوام، که تنهایم نگذارد در این بیابانی که جاده ای ندارد...
و چقدر سیگار لازم است، برای راوی داستانی که روایت میکند؛ قصه ی لیلای بدار آویخته شده را...
#مقدمه♡
من به تمام دنیا بدهکارم.
به درختانی که نوازششان نکردم تا برگ هایشان را زیر پای عاشقان گریه کنند...
به خیابانی که سرسری از آن رد شدم و به دیوارهای کهنه اش زل نزدم!
که گاه خیابان هم دلتنگ میشود و محتاج نگاهی کوتاه.
به انسان هایی که در انتظار لبخندم در خیابان، به من نگاه ملتمسانه ای کردند و من روی برگرداندم که مبادا درد هایم را از چشمانم خط به خط بخوانند و به جای لبخندی کوتاه اشک هایم را نثارشان کنم.
از من بپرس که در دنیای تو، من کجای آن قلب کوچک پر از مهرت هستم؟
تا من بگویم که تو در تمام وجودم هستی!
تو به من تمام این حرف هارا بدهکاری،
و تمام دنیا به منه سپیده مشکین بخت بدهکارند... و تمام دنیایم طُ هستی!...
"یاسمن زارع"
⚠⚠⚠خونده بشه⚠⚠⚠
عزیزان استارت ی رمان مهیج و پره عاشقانه های داغ و مهم تر از همه جدید و غیر تکراری!
زیر این پست هرکی میخواد این رمان اینجا هم به اشتراک گذاشته شه، اعلام کنه🍃😊
۲.۱k
۱۳ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.