پارت هشتاد و هشت
پارت هشتاد و هشت
شیش سال بعد
#شروین
با خستگی ساک ورزشیمو گذاشتم زمین و وارد خونه شدم شیش سال از اومدن من به فرانسه میگذره....
از اون روزی که ستاره بهم فهموند فوتبال چیه عاشق فوتبال شدم و وقتی به فرانسه اومدم تو یکی از کلاس های فوتبال ثبت نام کردم و خیلی زود یکی از بهترین تیم های فرانسه من رو خرید...
دلم برا کشورم تنگ شده ، برا ستاره. اشکان. عسل. مادر و پدرم برای همه😓
#عسل
شیش سالی میشه که ستاره رفته تو کما دکتر ها میگن امیدی نیست ولی ما هنوز هم امید داریم که ستاره به هوش میاد.
دوست خوب من خیلی قویه💙
اشکان ازم خواستگاری کرد و منم قبول کردم و قراره وقتی ستاره یه هوش اومد جشن عروسیمون رو بگیریم.
تو این مدت اشکان هرچی به شروین زنگ میزد گوشیش خاموش بود معلوم نیست کجاس....
فقط میدونیم فوتبالیست شده.
تو همین فکر ها بودم که اشکان دوون دوون اومد پیشم تو بیمارستان.
اشکان_ پیداش کردم ...
عسل_ چیو؟
#شروین
گوشیم زنگ خورد از ایران بود جز مامان کسی شماره ی منو نداره یعنی کیه!
شروین_ بفرمائید
_ وای شرویننن کجایی تو پسر ؟
اشکان بود. میخواستم قط کنم که صداش مانعم شد....
اشکان: اصلا میدونی تو این مدت چه اتفاقایی افتادههه..شروین ستاره رفته تو کما شیش سااله میفهمیییی!!!کسی که دوسش داشتی رفته تو کما!
گوشی از دستم افتاد...
#پنج روز بعد
از هواپیما خارج شدم...
خیلی دلم برا هوای کشورم تنگ شده بود...
با یادآوری ستاره دوباره اشک از چشمام جاری شد...
فورا یه تاکسی گرفتم و رفتم طرف بیمارستانی که اشکان گفته بود....
شیش سال بعد
#شروین
با خستگی ساک ورزشیمو گذاشتم زمین و وارد خونه شدم شیش سال از اومدن من به فرانسه میگذره....
از اون روزی که ستاره بهم فهموند فوتبال چیه عاشق فوتبال شدم و وقتی به فرانسه اومدم تو یکی از کلاس های فوتبال ثبت نام کردم و خیلی زود یکی از بهترین تیم های فرانسه من رو خرید...
دلم برا کشورم تنگ شده ، برا ستاره. اشکان. عسل. مادر و پدرم برای همه😓
#عسل
شیش سالی میشه که ستاره رفته تو کما دکتر ها میگن امیدی نیست ولی ما هنوز هم امید داریم که ستاره به هوش میاد.
دوست خوب من خیلی قویه💙
اشکان ازم خواستگاری کرد و منم قبول کردم و قراره وقتی ستاره یه هوش اومد جشن عروسیمون رو بگیریم.
تو این مدت اشکان هرچی به شروین زنگ میزد گوشیش خاموش بود معلوم نیست کجاس....
فقط میدونیم فوتبالیست شده.
تو همین فکر ها بودم که اشکان دوون دوون اومد پیشم تو بیمارستان.
اشکان_ پیداش کردم ...
عسل_ چیو؟
#شروین
گوشیم زنگ خورد از ایران بود جز مامان کسی شماره ی منو نداره یعنی کیه!
شروین_ بفرمائید
_ وای شرویننن کجایی تو پسر ؟
اشکان بود. میخواستم قط کنم که صداش مانعم شد....
اشکان: اصلا میدونی تو این مدت چه اتفاقایی افتادههه..شروین ستاره رفته تو کما شیش سااله میفهمیییی!!!کسی که دوسش داشتی رفته تو کما!
گوشی از دستم افتاد...
#پنج روز بعد
از هواپیما خارج شدم...
خیلی دلم برا هوای کشورم تنگ شده بود...
با یادآوری ستاره دوباره اشک از چشمام جاری شد...
فورا یه تاکسی گرفتم و رفتم طرف بیمارستانی که اشکان گفته بود....
۱۲.۸k
۲۰ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.