غریزه جنسی(2)
غریزه جنسی(2)
یک بزرگی راجع به این صحنه(جریان زلیخا) یک جمله دارد و جمله شیرینی است. می گوید زلیخا یک زنی بود که هر چه یک زن می خواست ، زلیخا داشت. یک زن، شوهر خوب می خواهد و شوهر او عزیز مصر بود. از نظر تمکّن و تموّل، اوّل متمکّن و متموّل بود و خیلی بالا بود. یک زن، زیبائی می خواهد و او بهترین زیبائی ها و جوانی ها را داشت. بلاخره هر چه یک زن می خواست، او داشت و امّا یک چیز نداشت و آن حیا و عفّت و حجاب بود. می گوید همین بی عفّتی و بی حیایی ، زلیخا را زمین زد که اگر تمام دنیا پشت به پشت یکدیگر می کردند و می خواستند یک زن را زمین بزنند، اینقدر نمی توانستند که زلیخا به دست خودش، خودش را زمین زد. بعد برعکس آن می فرماید و امّا یوسف یک جوانی بود که هر چه یک جوان می خواست، یوسف نداشت. تمکٌن نداشت، ریاست نداشت و زن می خواست و نداشت.
وبه قول این آقا حتّی خودش هم از دیگری بود و زلیخا او را خریده بود. امّا یک چیز داشت و آن عفّت و غیرت بود که قرآن، همین عفّت و غیرت را در سوره یوسف نقل می کند. همین عفّت و غیرت یوسف، او را بالا برد به اندازه ای که اگر دنیا پست به پشت یکدیگر می کرد و می خواست یک مرد را اینقدر بالا ببرد، نمی توانست که عفّت و حیای حضرت یوسف، او را بالا برد.
{قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ،مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ،وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب}یعنی خدایا پناه می برم به تو در وقتی که تحریک غریزه جنسی شود.
این موبایل ها الان خانه شیطان شده، بلکه موجب بی حیایی و بی عفّتی برای دختر و پسر شده است و این خیلی خطرناک است. البته خطرناک تر، این ماهواره هاست. موبایل جعبه کوچک و ماهواره جعبه بزرگ است و عفّت و حیا را می برند و همه چیز دختر و پسر را می برند. پناه می بریم به خدا:
(وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب)
بعضی اوقات دختر یک پیام به پسر می دهد و پسر تا صبح خوابش نمی برد. توهّم و تخیّل داردو نماز شب که نمی خواند، بلکه قرآن می فرماید کم کم بی دین می شود:{ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ }
یا این که یک پیام از یک پسر نانجیب به یک دختر با عفّت زده شود، باعث می شود این دختر خوابش نبرد. فکر ها و تخیّل ها و توهّم ها دارد و کم کم همین یک پیام، دختر عفیف را دختر بی عفّت می کند. دختر نجیب را دختر هرزه می کند. ناگهان مادرش متوجّه می شود که سه یا چهار تا رفیق دارد. ماهواره دارد و موبایل هم برای دخترش خریده و برای پسر هم باید باشد. این ها دو تا قوطی شیطان است. آن شیطان، برای بی عفّتی و بی عصمتی ، خیلی معونه می خواهد، امّا این معونه هم نمی خواهد. با یک پیام ، ناگهان یک بی عفّتی در کنار اوست یا یک رذالت در کنار اوست.
یک بزرگی راجع به این صحنه(جریان زلیخا) یک جمله دارد و جمله شیرینی است. می گوید زلیخا یک زنی بود که هر چه یک زن می خواست ، زلیخا داشت. یک زن، شوهر خوب می خواهد و شوهر او عزیز مصر بود. از نظر تمکّن و تموّل، اوّل متمکّن و متموّل بود و خیلی بالا بود. یک زن، زیبائی می خواهد و او بهترین زیبائی ها و جوانی ها را داشت. بلاخره هر چه یک زن می خواست، او داشت و امّا یک چیز نداشت و آن حیا و عفّت و حجاب بود. می گوید همین بی عفّتی و بی حیایی ، زلیخا را زمین زد که اگر تمام دنیا پشت به پشت یکدیگر می کردند و می خواستند یک زن را زمین بزنند، اینقدر نمی توانستند که زلیخا به دست خودش، خودش را زمین زد. بعد برعکس آن می فرماید و امّا یوسف یک جوانی بود که هر چه یک جوان می خواست، یوسف نداشت. تمکٌن نداشت، ریاست نداشت و زن می خواست و نداشت.
وبه قول این آقا حتّی خودش هم از دیگری بود و زلیخا او را خریده بود. امّا یک چیز داشت و آن عفّت و غیرت بود که قرآن، همین عفّت و غیرت را در سوره یوسف نقل می کند. همین عفّت و غیرت یوسف، او را بالا برد به اندازه ای که اگر دنیا پست به پشت یکدیگر می کرد و می خواست یک مرد را اینقدر بالا ببرد، نمی توانست که عفّت و حیای حضرت یوسف، او را بالا برد.
{قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ،مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ،وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب}یعنی خدایا پناه می برم به تو در وقتی که تحریک غریزه جنسی شود.
این موبایل ها الان خانه شیطان شده، بلکه موجب بی حیایی و بی عفّتی برای دختر و پسر شده است و این خیلی خطرناک است. البته خطرناک تر، این ماهواره هاست. موبایل جعبه کوچک و ماهواره جعبه بزرگ است و عفّت و حیا را می برند و همه چیز دختر و پسر را می برند. پناه می بریم به خدا:
(وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب)
بعضی اوقات دختر یک پیام به پسر می دهد و پسر تا صبح خوابش نمی برد. توهّم و تخیّل داردو نماز شب که نمی خواند، بلکه قرآن می فرماید کم کم بی دین می شود:{ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ }
یا این که یک پیام از یک پسر نانجیب به یک دختر با عفّت زده شود، باعث می شود این دختر خوابش نبرد. فکر ها و تخیّل ها و توهّم ها دارد و کم کم همین یک پیام، دختر عفیف را دختر بی عفّت می کند. دختر نجیب را دختر هرزه می کند. ناگهان مادرش متوجّه می شود که سه یا چهار تا رفیق دارد. ماهواره دارد و موبایل هم برای دخترش خریده و برای پسر هم باید باشد. این ها دو تا قوطی شیطان است. آن شیطان، برای بی عفّتی و بی عصمتی ، خیلی معونه می خواهد، امّا این معونه هم نمی خواهد. با یک پیام ، ناگهان یک بی عفّتی در کنار اوست یا یک رذالت در کنار اوست.
۱۲.۴k
۲۵ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.