رُمـٰٱنِ عِشقِ قَلْبیٓ❤️پارت سوم :
رُمـٰٱنِ عِشقِ قَلْبیٓ❤️پارت سوم :
چایی رو براشون بردم که ...
اعععع اینکه اون پسره ی پرو عه😳
+اع سلام کمند خانوم
_علیک سلام ، تو اینجا چیکا میکنی؟؟؟
+من اومدم کمک داداش کوروش
اونجا بود که فهمیدم این رفیق کوروشه
+کمند این چه طرز حرف زدنه ، تو چیه بگو شما ، بعدش شما از کجا همو میشناسین؟؟🤨(کوروش)
_این آقای محترمو تو پارک دیدم ، البته خیلیم محترم نیس
+کوروش داداش نقشه ها کجان؟؟
_طبقه بالا تو اتاق منن
کیوان خان رفت بالا ،
+کمند اصن از رفتارت خوشم نیومد ، زود باش برو تو اتاقت
_اگه نرم چیکار میکنی؟؟؟
+بهت میگم برو تو اتاقت😠
منم قهر کردم و بدو بدو از پله ها بالا رفتم
همینجور ک داشتم از پله ها بالا میرفتم یهو به یه نفر برخورد کردم ،
+ای وای کمند خانوم ببخشید
_بازم ک تویی°-°
+معذرت میخوام
_برو بابا
---------------------------------------------------------
«کیوان»
خیلی بداخلاقه
ولی مطمئنم تو دلش چیزی نیس
کاش انقد یه دنده نبود😕
الان منه بدبخت باید این نقشه هارو از رو زمین جمع کنم乁( •_• )ㄏ
---------------------------------------------------------
«کمند»
پسره ی دست و پا چلفتی•_•
اسکولمون کرده !
ولی دلم براش سوخت نقشه هاش همه ریخت😂
همه نقشه هاش نقشه بر آب شد😂
---------------------------------------------------------
حدودا ساعت ۱۰ و اینا بود ک یکی در اتاقمو زد
_بله؟؟
+کمند آبجی بیام تو؟؟
_بیا
+به به آبجی گلم در چه حاله
_برو بابا ، جلو اون همکار اسکولت آبرومو بردی الان اومدی میگی آبجی گلم؟؟؟ °—°
+آخه عزیز من این چه طرز حرف زدنه ،
بهش میگی تو ، بنده خدا از خجالت آب شد رفت تو زمین
_به من چه؟؟ بهتر ک آب شد
+حالا دیگ ب بزرگی خودت ببخش
_باشه حالا که اسرار میکنی میبخشمت😒
+دیوونه😍😂
_خب حالاااااااااا ، میخام بخابم برو بیرون
+چقد هم خوب رفتار کردی
_باشه بابا ، لطفاً به بیرون بروید برادر محترم من
+خب حالا نگفتم انقدم مؤدب شو😐😂
_باشه دیگ
+شب بخیر
_شب توهم بخیر
صب شد ، با صدای مامان و بابام و کوروش بیدار شدم
+کمنـد بیا صبحونه
+کمندددددد
+لنگ ظهره نمیخای بیدار شی؟؟؟
_اومدم مامااااان
رفتم پائین
_سلام بابایی ، صب بخیر
+سلام دختر گلم ، صب توهم بخیر
+کمند خانوم در چه حاله (کوروش)
_بخوبی کوروش خان منم خوبم😒
+دخترم میخاستی تا کی بخابی؟(مامان)
_واییی مامان از دست تو نزاشتی راحت بخابم
+عزیز مامان لنگ ظهره 😕😂
_ باشه حالااااا(با حالت خمیازه مانند)
صبحونه مو خوردم و مامانم گفت ک ....
اینم یه پارت طولانی خدمت شما عزیزان 💜✨
#کامنت_بزارین_لطفا
#نظرتون_رو_بگید
با تشکر ^^💛
چایی رو براشون بردم که ...
اعععع اینکه اون پسره ی پرو عه😳
+اع سلام کمند خانوم
_علیک سلام ، تو اینجا چیکا میکنی؟؟؟
+من اومدم کمک داداش کوروش
اونجا بود که فهمیدم این رفیق کوروشه
+کمند این چه طرز حرف زدنه ، تو چیه بگو شما ، بعدش شما از کجا همو میشناسین؟؟🤨(کوروش)
_این آقای محترمو تو پارک دیدم ، البته خیلیم محترم نیس
+کوروش داداش نقشه ها کجان؟؟
_طبقه بالا تو اتاق منن
کیوان خان رفت بالا ،
+کمند اصن از رفتارت خوشم نیومد ، زود باش برو تو اتاقت
_اگه نرم چیکار میکنی؟؟؟
+بهت میگم برو تو اتاقت😠
منم قهر کردم و بدو بدو از پله ها بالا رفتم
همینجور ک داشتم از پله ها بالا میرفتم یهو به یه نفر برخورد کردم ،
+ای وای کمند خانوم ببخشید
_بازم ک تویی°-°
+معذرت میخوام
_برو بابا
---------------------------------------------------------
«کیوان»
خیلی بداخلاقه
ولی مطمئنم تو دلش چیزی نیس
کاش انقد یه دنده نبود😕
الان منه بدبخت باید این نقشه هارو از رو زمین جمع کنم乁( •_• )ㄏ
---------------------------------------------------------
«کمند»
پسره ی دست و پا چلفتی•_•
اسکولمون کرده !
ولی دلم براش سوخت نقشه هاش همه ریخت😂
همه نقشه هاش نقشه بر آب شد😂
---------------------------------------------------------
حدودا ساعت ۱۰ و اینا بود ک یکی در اتاقمو زد
_بله؟؟
+کمند آبجی بیام تو؟؟
_بیا
+به به آبجی گلم در چه حاله
_برو بابا ، جلو اون همکار اسکولت آبرومو بردی الان اومدی میگی آبجی گلم؟؟؟ °—°
+آخه عزیز من این چه طرز حرف زدنه ،
بهش میگی تو ، بنده خدا از خجالت آب شد رفت تو زمین
_به من چه؟؟ بهتر ک آب شد
+حالا دیگ ب بزرگی خودت ببخش
_باشه حالا که اسرار میکنی میبخشمت😒
+دیوونه😍😂
_خب حالاااااااااا ، میخام بخابم برو بیرون
+چقد هم خوب رفتار کردی
_باشه بابا ، لطفاً به بیرون بروید برادر محترم من
+خب حالا نگفتم انقدم مؤدب شو😐😂
_باشه دیگ
+شب بخیر
_شب توهم بخیر
صب شد ، با صدای مامان و بابام و کوروش بیدار شدم
+کمنـد بیا صبحونه
+کمندددددد
+لنگ ظهره نمیخای بیدار شی؟؟؟
_اومدم مامااااان
رفتم پائین
_سلام بابایی ، صب بخیر
+سلام دختر گلم ، صب توهم بخیر
+کمند خانوم در چه حاله (کوروش)
_بخوبی کوروش خان منم خوبم😒
+دخترم میخاستی تا کی بخابی؟(مامان)
_واییی مامان از دست تو نزاشتی راحت بخابم
+عزیز مامان لنگ ظهره 😕😂
_ باشه حالااااا(با حالت خمیازه مانند)
صبحونه مو خوردم و مامانم گفت ک ....
اینم یه پارت طولانی خدمت شما عزیزان 💜✨
#کامنت_بزارین_لطفا
#نظرتون_رو_بگید
با تشکر ^^💛
۷.۸k
۱۰ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.