گشایش
فرض کنید برگه هر بشکه نفت را در بتههای ۱۰۰ بشکهای امروز به قیمت ۴۰ دلار با سررسید دو ساله در بازار بورس عرضه کنند. اگر دو سال بعد قیمت هر بشکه نفت ۵۰ دلار شود به معنی این است که خریدار این نفت در هر بشکه سالی دوازده و نیم درصد سود ارزی کرده است. در حقیقت خریدار هم ارزش پولش را در این دو سال به دلار حفظ کرده و هم سالی دوازده و نیم درصد سود ارزی کرده است.
این رقم سود بسیار بزرگ است، وقتی بدانید «لایبور» بین ۵/۱ تا ۳ درصد است. (لایبور میانگین نرخ بهره بینبانکی است.) بنابراین ساده است که فروش پتههای نفتی میتواند جذاب باشد به شرط آنکه با اعتماد عمومی مردم بازی نشود.
فروش پتههای نفتی حتما کار خوبی است اگر دقیق و کارشناسی اجرا شود و بسیار بد خواهد بود اگر بیمحابا و بدون در نظر گرفتن ابعاد مختلفش به شعارها گره خورده و راهی بازار شود. اگر پتههای نفت را قطعی نفروشید در حقیقت یعنی اوراق قرضه ارزی منتشر کردهاید تا مخارج امروزتان را تامین کنید.
یعنی دولت بعد را از هم اینک بدهکار کردهاید. اگر کار دولت قبلتر بد بود که دولت شما را بدهکار کرد، کار شما هم بد خواهد بود اگر دولت بعد را بدهکار کنید. اگر پتههای نفت را قطعی بفروشید، آنگاه دیگر حق ندارید حداقل و حداکثر قیمت برایش تعیین کنید یا شرکت نفت، فروش نفت به خریدار را صرفا یک امکان بداند نه حق بدون مذاکره خریدار.
حالا اگر «کف قیمتی» تضمین نشود، مردم ممکن است اعتماد نکنند و ریسک خرید پتههای نفتی را قبول نکنند. میبینید چقدر ماجرا پیچیده است آقای رییسجمهور! با طرح عرضه پتههای نفتی «موافقم» اگر به دقت کارشناسی شده و به دور از رانتخواهی و سیاسیبازی اجرایی شود.
چه در شرایط تحریم، اقتصاد کشور را باید با ابتکارهای صحیح نجات داد. با ادبیات به کار گرفته شده توسط رییسجمهور در این ماجرا اما؛ «موافق نیستم.» که انتظارات را بیش از آنچه واقعی است، بالا میبرد. اگر وعده «گشایش بزرگ اقتصادی» رییسجمهور، چیزی غیر از عرضه پتههای نفتی است که هیچ.
منتظریم بشنویم و شاد شویم. اما اگر صرفا همین است که نوشتیم؛ باید بگویم که آقای رییسجمهور! خستهایم، رنجیدهایم، نحیف شدهایم. لطفا دیگر «سرخوردهمان نکیند.» حتما از طرح عرضه پتههای نفتی به شیوه درست حمایت میکنیم، اما واقعا این یک «گشایش بزرگ اقتصادی» نیست!
منبع: اقتصاد نیوز
این رقم سود بسیار بزرگ است، وقتی بدانید «لایبور» بین ۵/۱ تا ۳ درصد است. (لایبور میانگین نرخ بهره بینبانکی است.) بنابراین ساده است که فروش پتههای نفتی میتواند جذاب باشد به شرط آنکه با اعتماد عمومی مردم بازی نشود.
فروش پتههای نفتی حتما کار خوبی است اگر دقیق و کارشناسی اجرا شود و بسیار بد خواهد بود اگر بیمحابا و بدون در نظر گرفتن ابعاد مختلفش به شعارها گره خورده و راهی بازار شود. اگر پتههای نفت را قطعی نفروشید در حقیقت یعنی اوراق قرضه ارزی منتشر کردهاید تا مخارج امروزتان را تامین کنید.
یعنی دولت بعد را از هم اینک بدهکار کردهاید. اگر کار دولت قبلتر بد بود که دولت شما را بدهکار کرد، کار شما هم بد خواهد بود اگر دولت بعد را بدهکار کنید. اگر پتههای نفت را قطعی بفروشید، آنگاه دیگر حق ندارید حداقل و حداکثر قیمت برایش تعیین کنید یا شرکت نفت، فروش نفت به خریدار را صرفا یک امکان بداند نه حق بدون مذاکره خریدار.
حالا اگر «کف قیمتی» تضمین نشود، مردم ممکن است اعتماد نکنند و ریسک خرید پتههای نفتی را قبول نکنند. میبینید چقدر ماجرا پیچیده است آقای رییسجمهور! با طرح عرضه پتههای نفتی «موافقم» اگر به دقت کارشناسی شده و به دور از رانتخواهی و سیاسیبازی اجرایی شود.
چه در شرایط تحریم، اقتصاد کشور را باید با ابتکارهای صحیح نجات داد. با ادبیات به کار گرفته شده توسط رییسجمهور در این ماجرا اما؛ «موافق نیستم.» که انتظارات را بیش از آنچه واقعی است، بالا میبرد. اگر وعده «گشایش بزرگ اقتصادی» رییسجمهور، چیزی غیر از عرضه پتههای نفتی است که هیچ.
منتظریم بشنویم و شاد شویم. اما اگر صرفا همین است که نوشتیم؛ باید بگویم که آقای رییسجمهور! خستهایم، رنجیدهایم، نحیف شدهایم. لطفا دیگر «سرخوردهمان نکیند.» حتما از طرح عرضه پتههای نفتی به شیوه درست حمایت میکنیم، اما واقعا این یک «گشایش بزرگ اقتصادی» نیست!
منبع: اقتصاد نیوز
۱.۳k
۲۱ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.