که زیر اسمتون که برق میزدن نوشته شد
که زیر اسمتون که برق میزدن نوشته شد
lia
اسم دخترتون، پدرش ته بود
هانا: پدرش تویی!!!!!!!!!!!....ولی کاش میتونستم اسمشو خودم انتخاب کنم
ته:اسنپ قانون خون اشام هاست که خود به خود اسمی میوفته رو مچ دستت ...کوک زنگ میزنه
کوک: الوووووو... داداش
ته: بله
کوک: این چرند چیه افتاد رو مچم نوشته لیا
ته خشکش میزنه... پسرررر بیا خونمون
کوک: هاا باشه 😐
ته: هانا این امکان نداره یعنی هردوتامون پدرشیم؟!
هانا: منظورت چیه؟
ته: لیا رو مچ کوک هم هست
هانا: چیییی؟!
صدای در میاد ته میره و درو باز میکنه کوک میاد
کوک: سلام عوضی کوچولو
هانا: سلام عوضی گنده -_-
ببینید
رو مچش نوشته بود لیا
هانا: امکان نداره
ته: تو با هردوتامون هم سکس داشتی ولی اخه. . .
که اسم کوک هم زیر اسم تهیونگ رو مچت نوشته میشه
هانا: . . .
کوک: هانا چی شد؟!
مچتو بهشون نشون میدی
یه برقی تو چشای کوک بود
ته: وات؟!
ته: میکشمت چرت باهاش سکس کردی؟
کوک: مزاحم تو بودیا تو بعد من به فاکش دادی!!!
ته: عوضی
کوک: بی ناموس
ته: آشغال
کوک: عن
ته:. . .
هانا: بسسسسسسسس کنییییییییید!!!!!!!!!!
مچتو بهشون نشون میدی
که نوشته بود جیمین
ته : من میرم بمیرم
کوک: منم با خودت ببر
هانا: این یعنی چی؟
کوک: به به !!!!!!!قراره هر شب سکس ⁴ نفره داشته باشیم
هانا : خفههههههههه
ته : منحررررررف
کوک: تو چه دختر بدی هستی سکس با سه نفر؟
هانا: به زور جررم دادینااااااا خاست من نبود
ته: هانا راس میگه
هانا:الان قراره چیکار کنیم؟
کوک و ته همزمان: بریم پیشه دانیل
هانا: پدرممم؟! امکان نداره من چطوری بگم هر سه تاتون باهام کردین؟!
کوک: تو احمقی... پدرت قبل تو از همه چیز خبر داشت و داره اون پادشاه خون اشام هاس دست کم نگیرش
هانا: باشه بریم پیشش
کوک: الان شبه فردا میریم... من خوابم میاد نمیرم خونه امشب مهمون شمام
ته: پرو برو بیروووووون
هانا: بذار بمونه دیگه
کوک: هانا بغل من میخوابی
ته: نه من
کوک: خفههههههههه
ته: میخوام بکشمت
هانا: وسط هر دوتاتون میخوابم
کوک: چی؟ !
هانا: همین که شنیدی
ته: دختررررر بدددددد
هانا: من اینجوریم
هانا فردا میریم جیمین رو هم خبردار میکنیم بعد میریم خونه بابام
کوک : باشه
میرین میخوابین وسطشون خوابیده بودی و هردوتاش بغلت کرده بودن ...خفه میشدی
یکم میگذره
که یکی بازوتو فشار میداد
چشماتو باز میکنی جیمین بود
جیمین :هیسسسسس... بیا از وسطشون به زور پا میشی و میری روبروش
هانا: چیه؟
جیمین : باید حرف بزنیم
...
ادامه پارت بعدی
نظر یادتون نره
lia
اسم دخترتون، پدرش ته بود
هانا: پدرش تویی!!!!!!!!!!!....ولی کاش میتونستم اسمشو خودم انتخاب کنم
ته:اسنپ قانون خون اشام هاست که خود به خود اسمی میوفته رو مچ دستت ...کوک زنگ میزنه
کوک: الوووووو... داداش
ته: بله
کوک: این چرند چیه افتاد رو مچم نوشته لیا
ته خشکش میزنه... پسرررر بیا خونمون
کوک: هاا باشه 😐
ته: هانا این امکان نداره یعنی هردوتامون پدرشیم؟!
هانا: منظورت چیه؟
ته: لیا رو مچ کوک هم هست
هانا: چیییی؟!
صدای در میاد ته میره و درو باز میکنه کوک میاد
کوک: سلام عوضی کوچولو
هانا: سلام عوضی گنده -_-
ببینید
رو مچش نوشته بود لیا
هانا: امکان نداره
ته: تو با هردوتامون هم سکس داشتی ولی اخه. . .
که اسم کوک هم زیر اسم تهیونگ رو مچت نوشته میشه
هانا: . . .
کوک: هانا چی شد؟!
مچتو بهشون نشون میدی
یه برقی تو چشای کوک بود
ته: وات؟!
ته: میکشمت چرت باهاش سکس کردی؟
کوک: مزاحم تو بودیا تو بعد من به فاکش دادی!!!
ته: عوضی
کوک: بی ناموس
ته: آشغال
کوک: عن
ته:. . .
هانا: بسسسسسسسس کنییییییییید!!!!!!!!!!
مچتو بهشون نشون میدی
که نوشته بود جیمین
ته : من میرم بمیرم
کوک: منم با خودت ببر
هانا: این یعنی چی؟
کوک: به به !!!!!!!قراره هر شب سکس ⁴ نفره داشته باشیم
هانا : خفههههههههه
ته : منحررررررف
کوک: تو چه دختر بدی هستی سکس با سه نفر؟
هانا: به زور جررم دادینااااااا خاست من نبود
ته: هانا راس میگه
هانا:الان قراره چیکار کنیم؟
کوک و ته همزمان: بریم پیشه دانیل
هانا: پدرممم؟! امکان نداره من چطوری بگم هر سه تاتون باهام کردین؟!
کوک: تو احمقی... پدرت قبل تو از همه چیز خبر داشت و داره اون پادشاه خون اشام هاس دست کم نگیرش
هانا: باشه بریم پیشش
کوک: الان شبه فردا میریم... من خوابم میاد نمیرم خونه امشب مهمون شمام
ته: پرو برو بیروووووون
هانا: بذار بمونه دیگه
کوک: هانا بغل من میخوابی
ته: نه من
کوک: خفههههههههه
ته: میخوام بکشمت
هانا: وسط هر دوتاتون میخوابم
کوک: چی؟ !
هانا: همین که شنیدی
ته: دختررررر بدددددد
هانا: من اینجوریم
هانا فردا میریم جیمین رو هم خبردار میکنیم بعد میریم خونه بابام
کوک : باشه
میرین میخوابین وسطشون خوابیده بودی و هردوتاش بغلت کرده بودن ...خفه میشدی
یکم میگذره
که یکی بازوتو فشار میداد
چشماتو باز میکنی جیمین بود
جیمین :هیسسسسس... بیا از وسطشون به زور پا میشی و میری روبروش
هانا: چیه؟
جیمین : باید حرف بزنیم
...
ادامه پارت بعدی
نظر یادتون نره
۱۰۱.۴k
۲۱ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.