افتاد سنگى از بامی
افتاد سنگى از بامی
بر سر عارف نكونامى
گفت:
حمد اى خداى بنده نواز
شاكرم اى كريم سنگ انداز.
رهروى گفت اين چه گفتار است؟
كى خدا شكرخواه آزار است ؟
خنده اى كرد و گفت
آن دانا،
تو چه دانى حديث او با ما ؟
خواست گويد به خفيه در گوشم،
كه اى فلانى نيستی فراموشم !
بر سر عارف نكونامى
گفت:
حمد اى خداى بنده نواز
شاكرم اى كريم سنگ انداز.
رهروى گفت اين چه گفتار است؟
كى خدا شكرخواه آزار است ؟
خنده اى كرد و گفت
آن دانا،
تو چه دانى حديث او با ما ؟
خواست گويد به خفيه در گوشم،
كه اى فلانى نيستی فراموشم !
۴۲۴
۰۱ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.