اشک برمظلومیت حسین بن علی(علیه السلام)
حضرت صادق - علیه السلام - مى فرماید:«الحمدلله الذى فضلنا على خلقه بالرحمة و خصنا اهل البیت بالرحمة؛3
ستایش از آن خداوندى است که با صفت رحمت، ما را بر مخلوقاتش برترى بخشید و رحمت خاص خود را ویژه خاندان ما گردانید».
بندگان برگزیده خداوند، مردم را به بهره مندى و آشکار ساختن این صفت دعوت نموده، فرموده اند: «من لا یرحم لا یرحم؛4
هر کس رحمت نورزد، مورد رحمت قرار نمیگیرد».
بهترین نشانه وجود رحمت و دقت در درون انسان، " اشک" است.
" اشک" ، مسافرى است که از دیار قلب برخاسته، به خانه چشم سفر میکند و از مجراى دیده، فرو مى چکد. گوهر تابنده گنج دل است که از زحمت قفل و کلید رها و فارغ است.
چشم اشکبار، ترجمان دلى بهارى است و ریزش الماس اشک، نمایانگر جوشش چشمه رأفت و رحمت در صحراى دل است.
اگر چشمه چشم بخشکد، خار قساوت و سنگدلى در زمین دل مى روید. هیچ کیفرى براى انسان، سخت تر از قساوت قلب نیست.
حضرت باقر - علیه السلام - میفرماید:«ما ضرب عبد بعقوبة اعظم من قسوة القلب؛5
هیچ بنده اى به کیفرى بزرگتر از سنگدلى، گرفتار نشده است».
همه گناهان، زشتىها و بدىها، در مزرعه قلب سخت مى روید. در حدیثى آمده است:
«سخت دلى، از خشکى چشم و خشکى چشم، از زیادى گناهان و زیادى گناهان از علاقه به دنیاست و علاقه و محبت به دنیا، ریشه همه خطاهاست.6
" ریزش اشک" ، دریاى عاطفه و احساس را به جوش می آورد و مروارید رحمت و رأفت را از دل خود به ساحل مى ریزد و عطر دلاویز مهربانى و لطف را در میان جامعه پراکنده مى سازد.
بررسى شرایط و اوضاع حاکم بر دوران امام حسین - علیه السلام - این حقیقت را بر انسان آشکار مى سازد که ظلم و ستم و سنگدلى و بى رحمى در آن زمان به اوج خود رسیده بود و رحمت و رأفت و مهربانى به دست فراموشى سپرده شده بود.
نگاهى اجمالى به جنایتهاى بنى امیه در سرزمین کربلا و رفتار ددمنشانه و بى رحمانه آنها با خاندان پیامبر - صلى الله علیه و آله - کافى است تا تصویر روشنى از مرگ انسانیت و عاطفه و احساس در مقابل دیدگان ما ترسیم شود.
مردمى که منظره جان دادن طفلى شیرخوارى بر اثر تشنگى در قلب سنگ آنها اثرى ندارد و گلوى نازکتر از گل او را آماج تیر کینه و بغض خود قرار مى دهند، از فطرت پاک انسانى فرسنگها دور شده اند و رحم، مهربانى و عواطف پاک انسانى در قاموس آنها معنا و مفهومى ندارد.
ام کلثوم - سلام الله علیها خواهر شیر دل امام حسین - علیه السلام - در فرازى از خطبه پر شور خود میفرماید:
«و نزعت الرحمة من قلوبکم 7؛
رحمت و نرمى از قلبهاى شما گرفته شده است».
در آن شرایط سخت و دشوار و در آن روزگار قحطى مهر و رحمت، هیچ چیز جز شهادت مظلومانه پاکترین بنده برگزیده خدا، یعنى امام حسین - علیه السلام - و خانواده و یاران باوفایش، نمى توانست زنگار قساوت و سنگدلى را از دلها بزداید و چشمه هاى خشکیده اشک را که نشانه رحمت و نرم دلى است، دوباره بر گونه ها جارى سازد.
امام حسین - علیه السلام - با جمله: «انا قتیل العبرة» مى خواهد بگوید:
من کشته شدم تا با گریستن در مظلومیت و مصائب من، صفت رحمت شکوفا گردد و رحمت الهى شامل حال امّت گردد.
زلال اشک بر مظلوم، گرد و غبار گناهان و آلودگیها و سنگ دلیها را از صحن و سراى دل مى شوید و نسیم رحمت و صفا و همدلى را در کوى و برزن به ارمغان مى آورد.
اکنون معناى این حدیث بخوبى روشن مى گردد که مى فرماید:
«و ما بکى احد رحمه لنا و لما لقینا الا رحمة الله قبل ان تخرج الدمعة من عینه، فاذا سالت دموعه على خدّه، فلو ان قطرة من دموعه سقطت فى جهنم، لأطفئت حرها حتى لایوجد لها حر8؛
هر کس از روى رحمت بر ما و براى آن چه به ما رسیده، بگرید، پیش از روان شدن اشکش، مورد رحمت الهى قرار مى گیرد و اگر قطرهاى از اشکش در جهنم بیفتد، چنان آتش آن را خاموش مى کند که گرمایى براى آن باقى نمى ماند».
تا دریاى رحمت الهى کسى را در بر نگیرد، گوهر گران بهاى اشک روزى اش نمى شود و افشاندن درّ یتیم اشک، بر خاندان پیامبر - صلى الله علیه و آله - که بهترین خلق خدایند، چنان سیل رحمت حق را جارى مى سازد که از آتش جهنم که ظهور قهر و غضب خداوند است، نشان و اثرى باقى نمى ماند.
📚 پى نوشت 📚
1. اعراف(7)، 156.
2. انبیا(21)، 107.
3. کامل الزیارات، ص 101.
4. مجلسى، بحار الانوار، ج 82،ص 76.
5. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 341.
6. حسین نورى، مستدرک الوسائل، ج 2، ص 342.
7. بحار الانوار، ج 45،ص 112.
8. کامل الزیارات، باب 32،ص 101.
ستایش از آن خداوندى است که با صفت رحمت، ما را بر مخلوقاتش برترى بخشید و رحمت خاص خود را ویژه خاندان ما گردانید».
بندگان برگزیده خداوند، مردم را به بهره مندى و آشکار ساختن این صفت دعوت نموده، فرموده اند: «من لا یرحم لا یرحم؛4
هر کس رحمت نورزد، مورد رحمت قرار نمیگیرد».
بهترین نشانه وجود رحمت و دقت در درون انسان، " اشک" است.
" اشک" ، مسافرى است که از دیار قلب برخاسته، به خانه چشم سفر میکند و از مجراى دیده، فرو مى چکد. گوهر تابنده گنج دل است که از زحمت قفل و کلید رها و فارغ است.
چشم اشکبار، ترجمان دلى بهارى است و ریزش الماس اشک، نمایانگر جوشش چشمه رأفت و رحمت در صحراى دل است.
اگر چشمه چشم بخشکد، خار قساوت و سنگدلى در زمین دل مى روید. هیچ کیفرى براى انسان، سخت تر از قساوت قلب نیست.
حضرت باقر - علیه السلام - میفرماید:«ما ضرب عبد بعقوبة اعظم من قسوة القلب؛5
هیچ بنده اى به کیفرى بزرگتر از سنگدلى، گرفتار نشده است».
همه گناهان، زشتىها و بدىها، در مزرعه قلب سخت مى روید. در حدیثى آمده است:
«سخت دلى، از خشکى چشم و خشکى چشم، از زیادى گناهان و زیادى گناهان از علاقه به دنیاست و علاقه و محبت به دنیا، ریشه همه خطاهاست.6
" ریزش اشک" ، دریاى عاطفه و احساس را به جوش می آورد و مروارید رحمت و رأفت را از دل خود به ساحل مى ریزد و عطر دلاویز مهربانى و لطف را در میان جامعه پراکنده مى سازد.
بررسى شرایط و اوضاع حاکم بر دوران امام حسین - علیه السلام - این حقیقت را بر انسان آشکار مى سازد که ظلم و ستم و سنگدلى و بى رحمى در آن زمان به اوج خود رسیده بود و رحمت و رأفت و مهربانى به دست فراموشى سپرده شده بود.
نگاهى اجمالى به جنایتهاى بنى امیه در سرزمین کربلا و رفتار ددمنشانه و بى رحمانه آنها با خاندان پیامبر - صلى الله علیه و آله - کافى است تا تصویر روشنى از مرگ انسانیت و عاطفه و احساس در مقابل دیدگان ما ترسیم شود.
مردمى که منظره جان دادن طفلى شیرخوارى بر اثر تشنگى در قلب سنگ آنها اثرى ندارد و گلوى نازکتر از گل او را آماج تیر کینه و بغض خود قرار مى دهند، از فطرت پاک انسانى فرسنگها دور شده اند و رحم، مهربانى و عواطف پاک انسانى در قاموس آنها معنا و مفهومى ندارد.
ام کلثوم - سلام الله علیها خواهر شیر دل امام حسین - علیه السلام - در فرازى از خطبه پر شور خود میفرماید:
«و نزعت الرحمة من قلوبکم 7؛
رحمت و نرمى از قلبهاى شما گرفته شده است».
در آن شرایط سخت و دشوار و در آن روزگار قحطى مهر و رحمت، هیچ چیز جز شهادت مظلومانه پاکترین بنده برگزیده خدا، یعنى امام حسین - علیه السلام - و خانواده و یاران باوفایش، نمى توانست زنگار قساوت و سنگدلى را از دلها بزداید و چشمه هاى خشکیده اشک را که نشانه رحمت و نرم دلى است، دوباره بر گونه ها جارى سازد.
امام حسین - علیه السلام - با جمله: «انا قتیل العبرة» مى خواهد بگوید:
من کشته شدم تا با گریستن در مظلومیت و مصائب من، صفت رحمت شکوفا گردد و رحمت الهى شامل حال امّت گردد.
زلال اشک بر مظلوم، گرد و غبار گناهان و آلودگیها و سنگ دلیها را از صحن و سراى دل مى شوید و نسیم رحمت و صفا و همدلى را در کوى و برزن به ارمغان مى آورد.
اکنون معناى این حدیث بخوبى روشن مى گردد که مى فرماید:
«و ما بکى احد رحمه لنا و لما لقینا الا رحمة الله قبل ان تخرج الدمعة من عینه، فاذا سالت دموعه على خدّه، فلو ان قطرة من دموعه سقطت فى جهنم، لأطفئت حرها حتى لایوجد لها حر8؛
هر کس از روى رحمت بر ما و براى آن چه به ما رسیده، بگرید، پیش از روان شدن اشکش، مورد رحمت الهى قرار مى گیرد و اگر قطرهاى از اشکش در جهنم بیفتد، چنان آتش آن را خاموش مى کند که گرمایى براى آن باقى نمى ماند».
تا دریاى رحمت الهى کسى را در بر نگیرد، گوهر گران بهاى اشک روزى اش نمى شود و افشاندن درّ یتیم اشک، بر خاندان پیامبر - صلى الله علیه و آله - که بهترین خلق خدایند، چنان سیل رحمت حق را جارى مى سازد که از آتش جهنم که ظهور قهر و غضب خداوند است، نشان و اثرى باقى نمى ماند.
📚 پى نوشت 📚
1. اعراف(7)، 156.
2. انبیا(21)، 107.
3. کامل الزیارات، ص 101.
4. مجلسى، بحار الانوار، ج 82،ص 76.
5. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 341.
6. حسین نورى، مستدرک الوسائل، ج 2، ص 342.
7. بحار الانوار، ج 45،ص 112.
8. کامل الزیارات، باب 32،ص 101.
۷.۰k
۰۱ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.