زندگی نامه انیمه لیا
روزی که بچه بــود👧 سختیـ های زیادے کشیـد 😢
مجبور بود در روستا کار کند ،، اهل چین بود مثل ما فارسی هم صحبتـ نمیکرد👎
ـــــــــ
روزی باران بارید شعر باران را نوشتـ:
ای باران که میباری بر سرم ☔
❤یـاد زندگی وهر غمم 💔
😞در انتظار بهارم 😮
👒غمم را تو با خود میبری 🍃
🍀شبیه خورشید نمایان میشوی🌞
🍁پـاییز را با خود می آوری🍄
🐴تـا به من یاد بدهی …🍓
🎁شکوفایی هدیه ی امروز من 🎶
🍦باران من بمانیم برای هم 🎤
از آنجا شروع شد متوجه استعداد خودش شد تا ۱۳ سالگی در روستای خود( مریسانا ) زندگی کرد بعد آن به کالج رفت و …
آینده ♥لیا♥ نویسنده ای بود به چشم فردا 🍒
نویسنده :ساینا
#زیبا
مجبور بود در روستا کار کند ،، اهل چین بود مثل ما فارسی هم صحبتـ نمیکرد👎
ـــــــــ
روزی باران بارید شعر باران را نوشتـ:
ای باران که میباری بر سرم ☔
❤یـاد زندگی وهر غمم 💔
😞در انتظار بهارم 😮
👒غمم را تو با خود میبری 🍃
🍀شبیه خورشید نمایان میشوی🌞
🍁پـاییز را با خود می آوری🍄
🐴تـا به من یاد بدهی …🍓
🎁شکوفایی هدیه ی امروز من 🎶
🍦باران من بمانیم برای هم 🎤
از آنجا شروع شد متوجه استعداد خودش شد تا ۱۳ سالگی در روستای خود( مریسانا ) زندگی کرد بعد آن به کالج رفت و …
آینده ♥لیا♥ نویسنده ای بود به چشم فردا 🍒
نویسنده :ساینا
#زیبا
۲.۲k
۱۰ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.