دیده بگشا که طبیب برسربالین آمد
دیده بگشا که طبیب برسربالین آمد
دیده بگشا که حسین بادل خونین آمد
دیده بگشا توای سروبخون غلتیده
تا نگویندکه حسین داغ برادر دیده
دیده بگشاکه طفلان همه غوغادارند
جرعه یی آب روان ازتو تمنا دارند
ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم
دیده بگشا که حسین بادل خونین آمد
دیده بگشا توای سروبخون غلتیده
تا نگویندکه حسین داغ برادر دیده
دیده بگشاکه طفلان همه غوغادارند
جرعه یی آب روان ازتو تمنا دارند
ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم
۱.۵k
۱۱ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.