داستان واقعی سر کلاس تا استاد بر می گشت یه نفر سوت می زد. استاد گف می خوام یه داستان بگم. دانشجو بودم با یه دختر آشنا شدم یه روز بهم گف باردارم منم ولش کردم. بهم گف یه روز بچتو می فرستم سر کلاست واست سوت بزنه. # طرفو تصور کن # خخخخخخخخخخخخخ .. تف
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.