دو تا گنجشک بودن
دو تا گنجشک بودن
یکی داخل اتاق
یکی بیرون اتاق ، پشت شیشه
گنجشک کوچولو از پشت شیشه گفت:
من همیشه باهات میمونم...
قول میدم !
و گنجشک توی اتاق فقط نگاهش کرد...
گنجشک کوچولو بارها گفت:
با همه ی وجود "عاشقتم" !
اما گنجشک توی اتاق باز هم فقط نگاش می کرد..!
تا اینکه یه روز گنجشک کوچولوی پشتِ شیشه
"یخ زد"
اون هیچوقت نفهمید ...
گنجشک توی اتاق"چوبی" بود.
يادمان باشد قبل از دل بستن به كسي و قبل از هر عهد و پيماني شخص مقابل خود را تا جاي ممكن بشناسيم .
شب بخیر دوستان
یکی داخل اتاق
یکی بیرون اتاق ، پشت شیشه
گنجشک کوچولو از پشت شیشه گفت:
من همیشه باهات میمونم...
قول میدم !
و گنجشک توی اتاق فقط نگاهش کرد...
گنجشک کوچولو بارها گفت:
با همه ی وجود "عاشقتم" !
اما گنجشک توی اتاق باز هم فقط نگاش می کرد..!
تا اینکه یه روز گنجشک کوچولوی پشتِ شیشه
"یخ زد"
اون هیچوقت نفهمید ...
گنجشک توی اتاق"چوبی" بود.
يادمان باشد قبل از دل بستن به كسي و قبل از هر عهد و پيماني شخص مقابل خود را تا جاي ممكن بشناسيم .
شب بخیر دوستان
۲.۳k
۱۸ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.