وقتے به ڪسے ڪه دوستش دارے فڪر میڪنے قلبت بیدار میشه، سوار
وقتے به ڪسے ڪه دوستش دارے فڪر میڪنے قلبت بیدار میشه، سوار مترو میشه تا شیفتشو با مغزت عوض ڪنه، جاے مغزت میشینه و تو مویرگ هات خون هاے رنگے جارے میڪنه: زرد،قرمز،سبز..، به سلول ها دستور میده ڪه بدنتو چراغونے ڪنند و به شش ها دستور نواختن لالایے میده تا مغز به خواب بره.
ضربان هاش رو براے دیدار تنظیم میڪنه و با پاشیدن گرد خوشحالے روے احساساتت لبخند رو بهت هدیه میده.
فکر میڪنے بدنت همینطور الڪیه؟ نه!
اونے ڪه قلبت رو بیدار میڪنه رو جدے بگیر..
ضربان هاش رو براے دیدار تنظیم میڪنه و با پاشیدن گرد خوشحالے روے احساساتت لبخند رو بهت هدیه میده.
فکر میڪنے بدنت همینطور الڪیه؟ نه!
اونے ڪه قلبت رو بیدار میڪنه رو جدے بگیر..
۳.۴k
۲۷ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.