اهنگ تموم شد واقعا اهنگه قشنگیه
اهنگ تموم شد واقعا اهنگه قشنگیه
+رسیدیم عشقم
_اخییش رسیدیم
+آره بخدا..... از ماشیین پیاده شدیم آرسان سوئیچ ماشین رو داد به آقا وحید و بعدش رفتیم داخل خونه
_مهربان خانوم کجایی؟!
+سلام خانم خوبید؟! بزارین کمکتون کنم... مهربان خانوم وسایل هارو برداشت
_واقعا ممنون
+خواهش میکنم برین شام بخورین امادس
_دستت درد نکنه... مهربان خانوم رفت منو آرسان هم رفتیم بالا تا لباسامو نو عوض کنیم
_ارسان
+جانم
_فردا پرواز ساعت چنده؟!
+ساعت هشته
_آها خیلی دلم میخاد زود خانوادم رو ببینم حتی کیان رو
+کیان؟! (بچم غیرتی شد نمیدونه کیان کیه😂).... اینو با یه اخم کوچولو و تعجب گفت آخی عزیزم نمیدونه داداش دارم جذاااب
_آره کیان
+حالا این آقا کیان گل کیه؟!.... اینارو محکم میگفت پوکیده بودم از خنده
_داداشم.. بعد دوباره زدم زیر خنده آرسان با یه اخم کوچولو اومد سمت من منم افتادم رو تخت بعد دستشو برد زیر لباسم با تعجب بهش نگاه کردم
_میخای چیکار کنی تو؟!.... بعد شروع کرد قلقلک دادنم منم غش کردم از خنده
+رسیدیم عشقم
_اخییش رسیدیم
+آره بخدا..... از ماشیین پیاده شدیم آرسان سوئیچ ماشین رو داد به آقا وحید و بعدش رفتیم داخل خونه
_مهربان خانوم کجایی؟!
+سلام خانم خوبید؟! بزارین کمکتون کنم... مهربان خانوم وسایل هارو برداشت
_واقعا ممنون
+خواهش میکنم برین شام بخورین امادس
_دستت درد نکنه... مهربان خانوم رفت منو آرسان هم رفتیم بالا تا لباسامو نو عوض کنیم
_ارسان
+جانم
_فردا پرواز ساعت چنده؟!
+ساعت هشته
_آها خیلی دلم میخاد زود خانوادم رو ببینم حتی کیان رو
+کیان؟! (بچم غیرتی شد نمیدونه کیان کیه😂).... اینو با یه اخم کوچولو و تعجب گفت آخی عزیزم نمیدونه داداش دارم جذاااب
_آره کیان
+حالا این آقا کیان گل کیه؟!.... اینارو محکم میگفت پوکیده بودم از خنده
_داداشم.. بعد دوباره زدم زیر خنده آرسان با یه اخم کوچولو اومد سمت من منم افتادم رو تخت بعد دستشو برد زیر لباسم با تعجب بهش نگاه کردم
_میخای چیکار کنی تو؟!.... بعد شروع کرد قلقلک دادنم منم غش کردم از خنده
۸.۹k
۲۸ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.