☀️گیسوی شب ☀️
☀️گیسوی شب ☀️
# پارت.صد وهفتادو نه..
گیسو:
با رفتنش یه نفس عمیقی کشیدم در رو بستم وبرگشتم تو خونه ام غذامو گذاشتم رو میز دونفره ای کوچیک تو آشپزخونه دستامو شستم ونشستم پشت میز اولین تیکه ای داغ سوخاری رو رو برداشتم وگاز زدم رووگونه هام خیس اشک شد همیشه همینجوری بود بی اراده راه خودشون رو پیش می گرفتن ومیومدن پایین سرمو گذاشتم رو میز وهق زدم وقتی چشای پر اشکش یادم میومد دیونه می شدم من باهاش چیکار کرده بودم اون که پای همه چی موند اونی که از منو عشقم فرار می کرد جلو همه خودشو رسوا کرده بود تو رو همه وایساد ولی من چیکار کردم خیلی راحت ازش گذشتم
هر بار گریه می کردم آروم می شدم ولی الان نه الان فرق داشت الان از دلتنگی داشتم دیونه می شدم فوری بلند شدم ورفتم تو اتاقم از زیر بالش عکس هاش رو برداشتم ویکی یکی نگاه کردم خوب شد که این عکس ها رو از پیش آنا کش رفته بودم لبخند نشست رو لبم عکسی که تو ساحل داشت می خندید ومعلوم بود آنا بیخبر ازش گرفته
سرمو گذاشتم رو بالش وخیره شدم به عکسش که به ماشین تکیه داده بود واخم ریزی داشت
چشامو بستم وسعی کردم قلبمو آروم کنم بدجوری داشت بی تابی می کرد درست مثله همون روزاخری که ازش جدا شدم
☀️☀️☀️☀️
وقتی بهوش اومدم سرگیجه وتهوع شدید داشتم پاهام گز گز می شد از درد ناله کردم
- گیسو ..
اروم صورتمو برگردوندم به شدت سر گیجه داشتم مامان رو نگاه کردم که داشت آروم گریه می کرد
مامان : چیکار کردی دخترم می خواستی منو دق بدی
تازه فهمیدم کجام وچیکار کردم
اون لحظه وقتی که داشتم از درد جون می دادم فهمیدم چیکار کردم وپشیمون بودم همون لحظه ها که صدای جیغ مامان بلند شده بود والتماس می کرد بلند شم من چقدر دختر بدی بودم با گریه گفتم : مامان ببخشی ...
اومد کنارم وآروم بغلم کرد
مامان : میخواستی جونمو بگیری می دونی نفسم به نفستون بنده میخواستی جلو چشام بری ...چیکار کردی بخاطر چی اخه
آروم اروم گریه می کرد ومن تو بغلش هق می زدم
- اشتباه کردم نفهمیدم ...
- گیسو خوبی
با شتاب از بغل مامان فاصله گرفتم وبا نفرت نگاش کردم
دو قدم رفت عقب
- اومدی اینجا چیکار عوضی...
انقدر صدام بلند بود که گلوم درد اومد ولی توجه نکردم
- گمشو بیرون نمیخوام ببینمت تو عوضی چی فکر کردی ...منو بخاطر مشکلم تحقیر کردی منو کوچیک کردی ...برو بیرون ...
سرشو انداخت پایین ورفت حق یاشار بود که اینجوری حرصمو روش خالی کنم
# پارت.صد وهفتادو نه..
گیسو:
با رفتنش یه نفس عمیقی کشیدم در رو بستم وبرگشتم تو خونه ام غذامو گذاشتم رو میز دونفره ای کوچیک تو آشپزخونه دستامو شستم ونشستم پشت میز اولین تیکه ای داغ سوخاری رو رو برداشتم وگاز زدم رووگونه هام خیس اشک شد همیشه همینجوری بود بی اراده راه خودشون رو پیش می گرفتن ومیومدن پایین سرمو گذاشتم رو میز وهق زدم وقتی چشای پر اشکش یادم میومد دیونه می شدم من باهاش چیکار کرده بودم اون که پای همه چی موند اونی که از منو عشقم فرار می کرد جلو همه خودشو رسوا کرده بود تو رو همه وایساد ولی من چیکار کردم خیلی راحت ازش گذشتم
هر بار گریه می کردم آروم می شدم ولی الان نه الان فرق داشت الان از دلتنگی داشتم دیونه می شدم فوری بلند شدم ورفتم تو اتاقم از زیر بالش عکس هاش رو برداشتم ویکی یکی نگاه کردم خوب شد که این عکس ها رو از پیش آنا کش رفته بودم لبخند نشست رو لبم عکسی که تو ساحل داشت می خندید ومعلوم بود آنا بیخبر ازش گرفته
سرمو گذاشتم رو بالش وخیره شدم به عکسش که به ماشین تکیه داده بود واخم ریزی داشت
چشامو بستم وسعی کردم قلبمو آروم کنم بدجوری داشت بی تابی می کرد درست مثله همون روزاخری که ازش جدا شدم
☀️☀️☀️☀️
وقتی بهوش اومدم سرگیجه وتهوع شدید داشتم پاهام گز گز می شد از درد ناله کردم
- گیسو ..
اروم صورتمو برگردوندم به شدت سر گیجه داشتم مامان رو نگاه کردم که داشت آروم گریه می کرد
مامان : چیکار کردی دخترم می خواستی منو دق بدی
تازه فهمیدم کجام وچیکار کردم
اون لحظه وقتی که داشتم از درد جون می دادم فهمیدم چیکار کردم وپشیمون بودم همون لحظه ها که صدای جیغ مامان بلند شده بود والتماس می کرد بلند شم من چقدر دختر بدی بودم با گریه گفتم : مامان ببخشی ...
اومد کنارم وآروم بغلم کرد
مامان : میخواستی جونمو بگیری می دونی نفسم به نفستون بنده میخواستی جلو چشام بری ...چیکار کردی بخاطر چی اخه
آروم اروم گریه می کرد ومن تو بغلش هق می زدم
- اشتباه کردم نفهمیدم ...
- گیسو خوبی
با شتاب از بغل مامان فاصله گرفتم وبا نفرت نگاش کردم
دو قدم رفت عقب
- اومدی اینجا چیکار عوضی...
انقدر صدام بلند بود که گلوم درد اومد ولی توجه نکردم
- گمشو بیرون نمیخوام ببینمت تو عوضی چی فکر کردی ...منو بخاطر مشکلم تحقیر کردی منو کوچیک کردی ...برو بیرون ...
سرشو انداخت پایین ورفت حق یاشار بود که اینجوری حرصمو روش خالی کنم
۱۹.۹k
۲۳ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.