خانم لجباز، اقای مغرور پارت 9
خانم لجباز، اقای مغرور پارت 9
# رزی
یعنی دوسش دارم؟ ولی اون سونها رو دوست داره، نه، من به دوست خودم خیانت نمیکنم، از این عشق فقط خودم باخبر میمونم تا اخر عمر، هیچکس نباید بفهمه، منم باید فراموشش کنم اره، این بهترین راهه که سونها از دستم ناراحت نشه. صبح از خواب بیدار شدم و رفتم صبحانه خوردم و اومدم برم تو اتاق که جیمین دستم رو گرفت، سریع دستم رو از تو دستش دراوردم و باداد گفتم
_ به من دست نزن میفهمی دست نزن
جیمین : چت شده تووو؟ چرا اینطوری میکنی؟ ما که خوب بودیم؟ فردا تولد سونهاست خواستم بگم بیا اینجا رو تزیین کن یعنی دوست تد هم هستا
_ باشه
شروع کردم تزیین و نصف شب تمام کردم اخه رفتم بیرون چند ساعت و بعد اومدم تزیین ولی خیلی قشنگ شد.
میخواستیم پارتی بگیریم و همه دوستامون رو دعوت کردیم.
رفتم خوابیدم که فردا تودلد بهترین دوستم سرحال باشم. صبح بیدارشدم و رفتم حمام و لباس هام رو پوشیدم، خیلی خوشکل شده بودم، رژ لب قرمزم هر ادمی رو تحریک میکرد بله دیگه من رزی ام، کسی که ارزوی همه ی مرداست. در زدن، از اتاق اومدم بیرون که دیدم جیمین داره با دهن باز نگام ميکنه، دلم برا نگاهش ضعف رفت ولی با این حال سریع نگاهم رو ازش گرفتم و به در اشاره کردم.
# رزی
یعنی دوسش دارم؟ ولی اون سونها رو دوست داره، نه، من به دوست خودم خیانت نمیکنم، از این عشق فقط خودم باخبر میمونم تا اخر عمر، هیچکس نباید بفهمه، منم باید فراموشش کنم اره، این بهترین راهه که سونها از دستم ناراحت نشه. صبح از خواب بیدار شدم و رفتم صبحانه خوردم و اومدم برم تو اتاق که جیمین دستم رو گرفت، سریع دستم رو از تو دستش دراوردم و باداد گفتم
_ به من دست نزن میفهمی دست نزن
جیمین : چت شده تووو؟ چرا اینطوری میکنی؟ ما که خوب بودیم؟ فردا تولد سونهاست خواستم بگم بیا اینجا رو تزیین کن یعنی دوست تد هم هستا
_ باشه
شروع کردم تزیین و نصف شب تمام کردم اخه رفتم بیرون چند ساعت و بعد اومدم تزیین ولی خیلی قشنگ شد.
میخواستیم پارتی بگیریم و همه دوستامون رو دعوت کردیم.
رفتم خوابیدم که فردا تودلد بهترین دوستم سرحال باشم. صبح بیدارشدم و رفتم حمام و لباس هام رو پوشیدم، خیلی خوشکل شده بودم، رژ لب قرمزم هر ادمی رو تحریک میکرد بله دیگه من رزی ام، کسی که ارزوی همه ی مرداست. در زدن، از اتاق اومدم بیرون که دیدم جیمین داره با دهن باز نگام ميکنه، دلم برا نگاهش ضعف رفت ولی با این حال سریع نگاهم رو ازش گرفتم و به در اشاره کردم.
۹.۴k
۰۷ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.