دجال کیست
دجال کیست
در روایات آمده است که دجال شخصی است که هیکل بسیار بزرگی دارد و یک چشمش ممسوح است و چشم دیگرش مایل به پیشانیش است . و اون چشمی که ممسوح است یا چشمی که به طرف پیشانیش است یک چیزی مثل یک دانه مروارید در چشم او می درخشد.
در پیشانیش نوشته شده "ان هو الکافر یقراو کل مومن و الکافر" که هر مسلمان و کافری می تواند آن را بخواند . که این شخص کافر است و خدا را قبول ندارد . موهای پشت سرش راه راه است . یک مرکبی دارد که آمده الاغی سفید است که این هم عجایب و غرایبی دارد . بین گام هایش یک میل فاصله است. وقتی که در زمین راه می رود به اندازه یک چشم که کار می کند .
طبق روایات که علامه مجلسی در بهار هم این را آورده در زمان خود پیامبر اکرم ( ص ) به دنیا آمده یعنی تولدش در آخرالزمان نیست در زمان پیامبر اکرم ( ص ) به دنیا آمده . حتی در یک سفری پیامبر با او برخوردی کردند و او را دیده اند . و او را شناختند که این خود دجال است . و بعد خلیفه دوم در پشت حضرت بودند . حضرت به دجال گفت که من پیامبر آخرالزمان هستم به من ایمان بیار . دجال شروع کرد به ناسزا گفتن به پیامبر . عمر خلیفه دوم شمیشرش را کشید گفت آقا بگذارید تا من حسابش را برسم حضرت فرمودند نه من می خواستم او را دعوت به دین کنم ولی قبول نکرد . نقل شده است که آدم عجیبی بوده است همان موقع که به دنیا آمده بعضی موقع در خانه باد می کرده است به حدی که آن اتاقی که در آن نشسته بود پر می شد . و الان هم در یک جزیره ای حبس است طبق برنامه خدا . و در حال تکمیل سحر خود است . و وقتی مقتضی و مقدمات جامعه را برای خروج آماده ببیند خروج می کند . و شروع به دعوت کردن مردم با سحر کامل به دین خودش می کند. و در زمان قحطی شدید خارج می شود . که در روایات آمده خداوند سه سال مردم را به قحطی شدید مبتلا می کند . در سال اول به آسمان امر می کند که یک سوم از برکات خود را قطع کن سال دوم امر می کند که دو سوم برکات را قطع کن و سال سوم امر میکند که دیگر هیچ برکتی به مردم نازل نکن . و همچنین به زمین امر می کند که در سال اول یک سوم مانع از روییدن گیاهانت را بده و در سال دوم دو سوم و در سال سوم زمین هم هیچ گیاهی به مردم نمی دهد . طبق بعضی روایات تمام چهارپایان هر صاحب صمی می میرد . و بعد مردم در این قحطی شدید ترسان و حراسان دجال مقتضی و شرایط را محیا می بیند و خروج می کند .
دجال از کجا خروج می کند ؟
جاهای مختلفی را برای خروج دجال آمده ، ولی آن محل که از همه بیشتر نقل شده از یک چاهی در یک شهری به نام یهودیه و یک محله ای به نام یهودیه در اصفهان خروج می کند . که آن محله در اصفهان به جویباره مشهور است. نزدیک میدان قیام یا سبزه میدان اصفهان واقع است . و ناگفته نماند که در زمان ساسانیان کل شهر اصفهان را یهودیه می نامیده اند . در بعضی روایات دیگر هم آمده که از خراسان خروج می کند یا از مشرق خروج می کند . شاید هم بیش از یک خروج می کند . به هر حال وقتی خروج کرد به مردم اعلام می کند که من بهشت و جهنم دارم از من تبعیت کنید من خدای شما هستم من کسی هستم که شما را خلق کرده ام من کسی هستم که شما را روزی می دهم شما باید از من اطاعت کنید و من را بپرستید. با سحر عجیبی که به جامعه اعمال می کند بسیاری از مردم فریب می خورند . که در روایات آمده : وای از فتنه دجال بر مردم .
و روایتی داریم که حضرت می فرمایند می خواهید بگویم و دلیلی بیاورم که متوجه بشوید که اگر دجال را دیدید بفهمید که دجال خدا نیست.؟ یک دلیل دارد و آن هم این است که خدا که لوچ نیست خدا که چشمش این طور کج و کوله نیست خدا که چشمش ممسوح نیست . خدا که در بازار راه نمی رود خدا که با بچه ها بازی نمی کند . اینها دلایلی است که او خدا نیست . بیشترین کسانی که از دجال پیروی می کنند یکی یهودی ها هستند یکی افراد نادان یکی افراد زنا زاده و آخرین کسانی که از دجال پیروی می کنند زنها هستند . دجال یک حالت هوچیگری به راه می اندازد با سر و صدا کردن و شلوغی مردم هم به دور او می ریزند . ظاهرا رقاصه ها و زنان و نوازنده هایی بسیار زیبایی با خودش به همراه دارد که در خیابان های اصلی شهر به نوازندگی می پردازند .
در روایات آمده که اگر فهمیدید دجال آمده در خانه هایتان مخفی بشوید . در را به خودتان قفل کنید . حتی حضرت می فرمایند که مرد دست و پای همسر ، دختر ، مادر ، خواهر و اقوام نزدیک خود را میبندد تا مبادا از خانه خارج شده و به فتنه دجال بیفتد . یعنی این طور دجال مردم را به خودش جذب می کند .
در روایت داریم که بزرگترین فتنه از زمان حضرت آدم ( ع ) تا قیامت امر دجال است . یعنی امری به این بزرگی در زمین محقق نشده است.
پیامبر اکرم ( ص ) می فرمایند : هیچ پیامبری نیامد مگر این که امتش را از فتن
در روایات آمده است که دجال شخصی است که هیکل بسیار بزرگی دارد و یک چشمش ممسوح است و چشم دیگرش مایل به پیشانیش است . و اون چشمی که ممسوح است یا چشمی که به طرف پیشانیش است یک چیزی مثل یک دانه مروارید در چشم او می درخشد.
در پیشانیش نوشته شده "ان هو الکافر یقراو کل مومن و الکافر" که هر مسلمان و کافری می تواند آن را بخواند . که این شخص کافر است و خدا را قبول ندارد . موهای پشت سرش راه راه است . یک مرکبی دارد که آمده الاغی سفید است که این هم عجایب و غرایبی دارد . بین گام هایش یک میل فاصله است. وقتی که در زمین راه می رود به اندازه یک چشم که کار می کند .
طبق روایات که علامه مجلسی در بهار هم این را آورده در زمان خود پیامبر اکرم ( ص ) به دنیا آمده یعنی تولدش در آخرالزمان نیست در زمان پیامبر اکرم ( ص ) به دنیا آمده . حتی در یک سفری پیامبر با او برخوردی کردند و او را دیده اند . و او را شناختند که این خود دجال است . و بعد خلیفه دوم در پشت حضرت بودند . حضرت به دجال گفت که من پیامبر آخرالزمان هستم به من ایمان بیار . دجال شروع کرد به ناسزا گفتن به پیامبر . عمر خلیفه دوم شمیشرش را کشید گفت آقا بگذارید تا من حسابش را برسم حضرت فرمودند نه من می خواستم او را دعوت به دین کنم ولی قبول نکرد . نقل شده است که آدم عجیبی بوده است همان موقع که به دنیا آمده بعضی موقع در خانه باد می کرده است به حدی که آن اتاقی که در آن نشسته بود پر می شد . و الان هم در یک جزیره ای حبس است طبق برنامه خدا . و در حال تکمیل سحر خود است . و وقتی مقتضی و مقدمات جامعه را برای خروج آماده ببیند خروج می کند . و شروع به دعوت کردن مردم با سحر کامل به دین خودش می کند. و در زمان قحطی شدید خارج می شود . که در روایات آمده خداوند سه سال مردم را به قحطی شدید مبتلا می کند . در سال اول به آسمان امر می کند که یک سوم از برکات خود را قطع کن سال دوم امر می کند که دو سوم برکات را قطع کن و سال سوم امر میکند که دیگر هیچ برکتی به مردم نازل نکن . و همچنین به زمین امر می کند که در سال اول یک سوم مانع از روییدن گیاهانت را بده و در سال دوم دو سوم و در سال سوم زمین هم هیچ گیاهی به مردم نمی دهد . طبق بعضی روایات تمام چهارپایان هر صاحب صمی می میرد . و بعد مردم در این قحطی شدید ترسان و حراسان دجال مقتضی و شرایط را محیا می بیند و خروج می کند .
دجال از کجا خروج می کند ؟
جاهای مختلفی را برای خروج دجال آمده ، ولی آن محل که از همه بیشتر نقل شده از یک چاهی در یک شهری به نام یهودیه و یک محله ای به نام یهودیه در اصفهان خروج می کند . که آن محله در اصفهان به جویباره مشهور است. نزدیک میدان قیام یا سبزه میدان اصفهان واقع است . و ناگفته نماند که در زمان ساسانیان کل شهر اصفهان را یهودیه می نامیده اند . در بعضی روایات دیگر هم آمده که از خراسان خروج می کند یا از مشرق خروج می کند . شاید هم بیش از یک خروج می کند . به هر حال وقتی خروج کرد به مردم اعلام می کند که من بهشت و جهنم دارم از من تبعیت کنید من خدای شما هستم من کسی هستم که شما را خلق کرده ام من کسی هستم که شما را روزی می دهم شما باید از من اطاعت کنید و من را بپرستید. با سحر عجیبی که به جامعه اعمال می کند بسیاری از مردم فریب می خورند . که در روایات آمده : وای از فتنه دجال بر مردم .
و روایتی داریم که حضرت می فرمایند می خواهید بگویم و دلیلی بیاورم که متوجه بشوید که اگر دجال را دیدید بفهمید که دجال خدا نیست.؟ یک دلیل دارد و آن هم این است که خدا که لوچ نیست خدا که چشمش این طور کج و کوله نیست خدا که چشمش ممسوح نیست . خدا که در بازار راه نمی رود خدا که با بچه ها بازی نمی کند . اینها دلایلی است که او خدا نیست . بیشترین کسانی که از دجال پیروی می کنند یکی یهودی ها هستند یکی افراد نادان یکی افراد زنا زاده و آخرین کسانی که از دجال پیروی می کنند زنها هستند . دجال یک حالت هوچیگری به راه می اندازد با سر و صدا کردن و شلوغی مردم هم به دور او می ریزند . ظاهرا رقاصه ها و زنان و نوازنده هایی بسیار زیبایی با خودش به همراه دارد که در خیابان های اصلی شهر به نوازندگی می پردازند .
در روایات آمده که اگر فهمیدید دجال آمده در خانه هایتان مخفی بشوید . در را به خودتان قفل کنید . حتی حضرت می فرمایند که مرد دست و پای همسر ، دختر ، مادر ، خواهر و اقوام نزدیک خود را میبندد تا مبادا از خانه خارج شده و به فتنه دجال بیفتد . یعنی این طور دجال مردم را به خودش جذب می کند .
در روایت داریم که بزرگترین فتنه از زمان حضرت آدم ( ع ) تا قیامت امر دجال است . یعنی امری به این بزرگی در زمین محقق نشده است.
پیامبر اکرم ( ص ) می فرمایند : هیچ پیامبری نیامد مگر این که امتش را از فتن
۱۰.۳k
۲۷ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.