توی زندگی ام خیلی ها بودن که همیشه ممنون شونم کسایی که وق

توی زندگی ام خیلی ها بودن که همیشه ممنون شونم کسایی که وقتی نیاز به اغوش گرم داشتم تا گریه کنم و خودم رو خالی کنم بودن ... کسایی که هر چقدر دلم می خواست می تونستم باهاشون حرف بزنم و چقدر خوبه ادم کسایی رو داشته باشه از حرف زدن باهاشون سیر نشه
عاشق دیونه بازی هامون، بغل کردن هامون نامه بازی ،خندیدن هامون بودم
تک تک شماها هرکدوم تون معنی خاصی برام داشتین ... دلتنگ تونم و ممنون تونم خیلی زیاد... به لطف شماها من گذشته ی شادی داشتم و همیشه به یادتون می مونم درسته خیلی هاتون ازم دورین و یا هیچ وقت ممکنه مثل قبل نشیم ولی این رو امیدوارم بدونید که چقدر از صمیم قلب دوست تون داشتم و این که هر کاری کردم از ته قلبم بوده...لعنتی نمی دونم چرا هرموقع بهتون فکر می کنم بغضم می گیره ... سه چهار سالی می گذره که ازهم جداییم ولی چرا غم من همیشه تازه است و دلتنگ تونم همش فکر می کنم دارین الان چیکار می کنین ؟آیا خوشحالین ؟ یا به منم فکر می کنین؟ این که همون طور که شما واسه من بودین منم واسه شما بودم ؟
اصلا دلتنگم هستین ؟یا فقط منم که این طوریم ...این که نمی تونم از سرم بیرون کنم ادم های زیادی بعد شما وارد زندگیم شدن ولی هیچ کس جای شما رو نگرفت درسته الان دوست های خیلی خوبی دارم ولی دلیل نمی شه برای شما و روزهای خوب و پرمعنی مون تنگ نشه ... ولی من هنوز سر قولی که دادم هستم شاید الان کنار هم نباشیم ولی این باعث نمی شه
که قلب هامون از هم دور باشه ...