پیراهنت را ب گوشه ترین گوشه ی اتاقم سنجاق کرده ام تا چندا
پیراهنت را ب گوشه ترین گوشه ی اتاقم سنجاق کرده ام تا چندان در دید نباشد...
آدمهای حسود را ک می شناسی بی هوا می آیند و عطرت را استشمام می کنند؛
چند روزی هم ک گذشت انگ دیوانگی ب پیشانی ام می زنند....
آنها چ می دانند عشق چیست...
از کجا باید بدانند معتاد بودن ب عطر تو یعنی چه؟...
از تو ک پنهان نیست
من هرروز پیراهنت را در آغوش میگیرم و گَردهای ریز نشسته روی آن را با دستهایم پاک می کنم
دکمه های پیراهنت را می بندم و لبه های آستینت را کمی ب سمت بالا تا میزنم
میدانی ک چقدر آستین های لبه دارت را دوست دارم
راستش را بخواهی
من هنوز هم وقتی ب بازار میروم برایت پیراهن های جیب دار می خرم
تا جایی ک در یادم هست از پیراهن های بدون جیب بیزار بودی...
نمیدانم تا کی
نمیدانم تا کجا
اما من اکنون با پیراهنت زندگی می کنم!!...
#آرامکده
آدمهای حسود را ک می شناسی بی هوا می آیند و عطرت را استشمام می کنند؛
چند روزی هم ک گذشت انگ دیوانگی ب پیشانی ام می زنند....
آنها چ می دانند عشق چیست...
از کجا باید بدانند معتاد بودن ب عطر تو یعنی چه؟...
از تو ک پنهان نیست
من هرروز پیراهنت را در آغوش میگیرم و گَردهای ریز نشسته روی آن را با دستهایم پاک می کنم
دکمه های پیراهنت را می بندم و لبه های آستینت را کمی ب سمت بالا تا میزنم
میدانی ک چقدر آستین های لبه دارت را دوست دارم
راستش را بخواهی
من هنوز هم وقتی ب بازار میروم برایت پیراهن های جیب دار می خرم
تا جایی ک در یادم هست از پیراهن های بدون جیب بیزار بودی...
نمیدانم تا کی
نمیدانم تا کجا
اما من اکنون با پیراهنت زندگی می کنم!!...
#آرامکده
۱۴.۳k
۲۹ فروردین ۱۴۰۰