عشق بازی پارت هفتم
معلم وارد کلاس شد
با دیدن معلم همه ساکت شدند
معلم: سلام به همه
بچه ها: سلام
معلم: خوب بچه ها من خانم مالا هستم
بعد شروع کرد و قوانین کلاس را یک بار دیگه تکرار کرد
معلم جای یکی از دانشجو ها را تقییر داد اسم ان دانشجو سون بود اون خیلی حسود بود
سون بخاطر خودنمایی از جلو ی میز پسر رد شود الکی خودش رو جلوی میز پسر انداخت تا پسر بگیرتش که دستش خورد روی میز پسر و خودکار رزی از روی میز افتاد و شکست
پسر هم حواسش رفت به سون و خودکار رو ندید سون رو گرفت و بلند کرد و بعد هم زود ازش جدا شد
رزی خودکارش رو دید و رفت و از زیر میز ها تکه هایش رو جمع کرد و به سون نگاه کرد
سون هم هیچی نگفت و با غرور رفت و سر جای جدیدش نشست
پسر از رزی معذرت خواهی کرد و رزی گفت: این تنها یادگاری بود که از پدرم داشتم ولی اشکال نداره دیگه تقصیر شما نبود (با لحن ناراحت)
پسر خیلی ناراحت شد و میخواست یک جوری از دل رزی دراره
با دیدن معلم همه ساکت شدند
معلم: سلام به همه
بچه ها: سلام
معلم: خوب بچه ها من خانم مالا هستم
بعد شروع کرد و قوانین کلاس را یک بار دیگه تکرار کرد
معلم جای یکی از دانشجو ها را تقییر داد اسم ان دانشجو سون بود اون خیلی حسود بود
سون بخاطر خودنمایی از جلو ی میز پسر رد شود الکی خودش رو جلوی میز پسر انداخت تا پسر بگیرتش که دستش خورد روی میز پسر و خودکار رزی از روی میز افتاد و شکست
پسر هم حواسش رفت به سون و خودکار رو ندید سون رو گرفت و بلند کرد و بعد هم زود ازش جدا شد
رزی خودکارش رو دید و رفت و از زیر میز ها تکه هایش رو جمع کرد و به سون نگاه کرد
سون هم هیچی نگفت و با غرور رفت و سر جای جدیدش نشست
پسر از رزی معذرت خواهی کرد و رزی گفت: این تنها یادگاری بود که از پدرم داشتم ولی اشکال نداره دیگه تقصیر شما نبود (با لحن ناراحت)
پسر خیلی ناراحت شد و میخواست یک جوری از دل رزی دراره
۵.۲k
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.