اولین باری که تمام مرا تصرف کرد به یاد دارم. چشمان مشکی، مژه های بلند و یک صدای مردانه که فقط اسم مرا دوس نداشت. وقتی راه میرفت تمام مرا به لرزش دعوت میکرد. مردی جوان با قدی نسبتا بلند که چون منی را مجذوب خود میکرد. منی که حتی از تصور چهره باثباتش هم به آرامش میرسم.
+بازم که شروع کردی؛ بسه دل، تمومش کن! باهم بودن شما به صلاح نیست.
-نه! تو نمیفهمی. تو یه مغزی، و یه مغز فقط به خودش فک میکنه.
+آره ولی نه این بار. به حرفام گوش کن. اون سهم تو نیس. به کس دیگه ای تعلق داره؛ اینو بفهم!
بحث مسخره ما انقد طول کشید که مغز خسته شدو خابید. ولی من همچنان داشتم باخودم کلنجار میرفتم که:
-نه! این امکان نداره، من عاشق شدم. الان فقط اون آدم میتونه ارومم کنه. میخام ثانیه به ثانیه کنارش باشم و کنارم باشه. آره؛ من یه دلم، یه دل عاشق!
+میدونی چیه دل؟ تو و مغز سالیان سال باهم مشکل داشتین و همیشه رو به روی هم بودین. درسته که من همیشه کنار مغز بودم ولی گاهی هم باتو هم نظر میشدم. شاید تو روت وایمیسادم ولی هرجا بات موافق بودم، پا پس کشیدم. اما این بار واقعا حق با مغزه. نه من و نه مغز نمیگیم فراموشش کن چون این غیرممکنه! ما دوسِت داریم و نمیتونیم شکستنتو ببینیم. لااقل به خاطر خودت این آدمو، که دلش گیر یکی دیگس، کنج خونت جا بده و تو پستو قایمش کن؛ تا دیگه جلو چشمت نباشه که بخای بش فک کنی! برای آرامش از دست رفته خودت به حرفام گوش کن :)!
این صدای غرور بود. غروری که همیشه خودخواهانه با من حرف میزد، این بار از در سازش وارد شده بود.
آره حق با غروره! من آرامش همیشگیمو از دست دادم و باید اونو پس بگیرم؛ حتی به قیمت کشتن احساسم!
#dopamine 🌱🧸
15.2.1400
00:54
#written_by_my_self 🖊
#قلب_منین 😻
#dont_copy 🚫
#lawyer ⚖
#literature_discipline 📚
#the_best_singer_in_the_world_is : 🎤
#علیرضا_طلیسچی 🧡👑
پ.ن: |«این یک داستان واقعی است»| •لطفا کپی نکنید•
پ.ن2: مثل همیشه:
#written_by_me &
#edit_by_me#کوروش_و_آرتا #یبارم_مندیگم با دیدن اسمت رو قاب سرد گوشی ذوق نمیکنم!🙃
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.