دیوارایِ تکراریِ اتاق کِ هر لحظه حس میکنم،دارن منو حل میک
دیوارایِ تکراریِ اتاق کِ هر لحظه حس میکنم،دارن منو حل میکنن،همراه با آهنگِ سوزناک ،که چند روزه داره پلی میشه،حسایِ جورواجوروُمخلوط شده باهم،و از من یه زندانی ساخته،زندانی ای که ۲ روزه از اتاقش نرفته بیرون،احساس میکنم،از این اتاقی که توشم حالم بهم میخوره،مثل همون عکسایِ پرفایلِ تلگرامیِ دیشب،که همشونو با وسواس انتخاب کرده بودمُ دونه دونه پاک شدن،فقط چون منُ یاد خودم میاورد.
مثلِ این اهنگایی که قراره دونه دونه پاک شن چون روزایِ خوبیُ یادم نمیارن،
گاهی اوقات دست میزارم رو پاک کردنُ پاک کردن حتی حالم از پستایِ پیجم بهم میخوره فقط چون عکسِ پستا به هم نمیان،منطقی نیست میدونم.
گاهی اوقاتم تصورم از خودم یه دخترکوچولوکه دلش میخاد با همه لج کنه و بشینه کنجِ اتاق منتهی، یادش نمیاد خیلی وقته بزرگ شدهُ قرار نیست کسی به زور از اون تو بِکِشتش بیرون.
و فقط داره با خودش لج میکنه،ولی ولی همون دختر کوچولوعه داره سعی میکنه مثل قبلا لج نکنه،ولی الان همچی بهم دست میدن تا عین چسب بچسبه تو اتاق کِ دیگ تحملشو نداره:|.
و حتی وقتی کلمه ها دارن ردیف میشن کنارهم یه حس هیچ حسی هست😐
پن:اگ شرح حال مارو چص ناله میبینید انگشت مبارک را روی بلاک کاربر بفشارید!
باتشکر🌷
موقت
مثلِ این اهنگایی که قراره دونه دونه پاک شن چون روزایِ خوبیُ یادم نمیارن،
گاهی اوقات دست میزارم رو پاک کردنُ پاک کردن حتی حالم از پستایِ پیجم بهم میخوره فقط چون عکسِ پستا به هم نمیان،منطقی نیست میدونم.
گاهی اوقاتم تصورم از خودم یه دخترکوچولوکه دلش میخاد با همه لج کنه و بشینه کنجِ اتاق منتهی، یادش نمیاد خیلی وقته بزرگ شدهُ قرار نیست کسی به زور از اون تو بِکِشتش بیرون.
و فقط داره با خودش لج میکنه،ولی ولی همون دختر کوچولوعه داره سعی میکنه مثل قبلا لج نکنه،ولی الان همچی بهم دست میدن تا عین چسب بچسبه تو اتاق کِ دیگ تحملشو نداره:|.
و حتی وقتی کلمه ها دارن ردیف میشن کنارهم یه حس هیچ حسی هست😐
پن:اگ شرح حال مارو چص ناله میبینید انگشت مبارک را روی بلاک کاربر بفشارید!
باتشکر🌷
موقت
۳۳.۸k
۱۰ خرداد ۱۴۰۰